نارنج سبز سیاسی علمی

وبلاگ علم سیاست گروه نارنج سبز

نارنج سبز سیاسی علمی

وبلاگ علم سیاست گروه نارنج سبز

لمپنیسم ( یا لومپنیسم)

 واژه لمپنیسم را که بر گرفته از واژه آلمانی Lumpen است اول بار مارکس در تألیفات خود به کار برد. او بر مبنای همین واژه، اصطلاح لمپن - پرولتاریا Lumpen-Proltaria را ساخت تا وضعیت کارگران ژنده‌پوش را به تصویر بکشد. پس از مارکس بود که لمپنیسم به یکی از اصطلاحات رایج و صاحب تعریف در علوم سیاسی - اجتماعی تبدیل شد. به‌طوری‌که پس از آن فرهنگ‌نامه‌ای در حوزه علوم سیاسی - اجتماعی یافت نمی‌شود که به نحوی به بررسی تعریف و ماهیت این واژه نپرداخته باشد (۱)
ادامه مطلب ...

پوپولیسم

پوپولیسم از واژه لاتین popularis یا populus[1] به معنای توده مردم یا عامه گرفته شده است.[2] نظریه پوپولیسم بر آرای هربرت شیلر و بر این فرض اولیه مبتنی است که عامه مردم را افرادی ناآگاه، منفعل و ضعیف می‌پندارد.[3] از نظر تاریخی پوپولیسم برای اولین بار در دهه 1870 میلادی به عنوان یک جنبش اجتماعی در بین روشنفکران روسیه موسوم به جنبش ناردنیک‌ها[4] یا «دوستان مردم» پدپد آمد.
ادامه مطلب ...

اَمپـِریالیسم

اَمپـِریالیسم (به انگلیسی: Imperialism) طرفداری از حکومت امپراتوری. سیاستی که مرام وی بسط نفوذ و قدرت کشور خویش بر کشورهای دیگر است. رژیمی که بر اثر از میان رفتن خرده‌سرمایه‌داری داخلی و پدید آمدن تراست‌ها و کارتل‌ها دچار تورم تولید و کمبود مواد خام شود و برای به‌دست آوردن مستعمره و بازار به دیگران تجاوز کند.

ادامه مطلب ...

آریستوکراسی

آریستوکراسی به معنای اشرافیت است و معمولاً آن قشر و دسته‌ای را نشان می‌دهد که امتیازات فراوان دارند، از ثروت و نفوذ برخوردارند، صاحب مقامات عالیه هستند و چه بسا برای حفظ این امتیازات، به اصل و نسب خود نیز ببالند. در اصل آریستوکراسی، آن قشر بالایی در پایان جامعه کمون اولیه را معین می‌کرد که صاحب درآمد و ثروت شده یا از اعقاب سران قبیله و فرماندهان و سایر صاحبان نفوذ بودند. لذا آریستوکراسی یا اشرافیت در دوران جوامع دودمانی پدرشاهی- پدیدار می‌شود.

ادامه مطلب ...

ایزولاسیونیسم یا انزواگرایی

اصطلاح « ایزولاسیونیسم یا انزواگرایی» نخستین بار در سال 1823  توسط«جیمز مونروئه» به کار رفت. دکترین وی که بر پایه انزواطلبی استوار بود توانست مرزهای قدرت آمریکا را از سرزمین تعریف شده فراتر ببرد و آنها را به مرزهای جغرافیایی قاره آمریکا تبدیل کند. بر اساس این استراتژی جیمز مونروئه بهترین راه حفظ منافع ملی آمریکا را نداشتن رابطه نزدیک با ملت­های دیگر دانسته و اعلام می­کند، هیچ علاقه­ای به امور بین­الملل و امور دیگر کشورها ندارد؛ مگر در صورتی که کشوری بر منافع حیاتی کشورش تاثیر بگذارد. اعلام دکترین «مونرو» به دو دلیل بود: یکی آن که دولت روسیه کشتی­های غیر روسی را از رفت و آمد در کرانه­های شمال غربی آمریکای شمالی بازداشته بود و دیگر اینکه ترس از «اتحاد مقدس» دولت­های اروپایی (روسیه، اتریش و پرو) که ممکن بود به کمک اسپانیا بشتابند و کشورهای تازه آزاد شده آمریکای لاتین را بار دیگر زیر فرمان خود درآوردند. بر اساس دکترین مذکور، آمریکا به طور یک جانبه تا زمان جنگ جهانی دوم در امور کشورهای اروپایی خودداری می­کرد و حتی در جامعه ملل و دیوان دادگستری بین المللی نیز شرکت نداشت. اصطلاح «کناره خواه» ابتدا بیشتر در مورد کسانی به کار می­رفت که با «دخالت خواهان» و هواداران دخالت آمریکا در امور اروپا پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، مخالفت می­کردن . این گروه،  پس از جنگ نیز در آمریکا فعال بوده و با شرکت آن کشور در سازمان ملل متحد و هم­چنین با اعطای کمک­های مالی به کشورهای اروپایی، مخالفت می کردند. نکته قابل توجه در مورد سیاست کناره­خواهی این است که در عمل، بیشتر دولت­ها و قدرت­های کوچک درصدد اتخاذ این سیاست می­باشد. امروزه در اثر ارتباط نزدیک اقتصادی و سیاسی در سطح جهان و پراکندگی جغرافیایی و آمیختگی درونی اتحادیه­ها و پیمان­ها به ویژه در شرایط وجود سلاح­های هسته­ای، کناره گیری اهمیت خود را از دست داده و تقریباً ناممکن گردیده است.

منبع: http://prclass86.blogfa.com/cat-6.aspx

محافظه‌کاری

محافظه‌کاری یک واژهٔ کلی برای جهان‌بینی‌های سیاسی، اجتماعی و مذهبی است که هدف اصلی آن نگهداری جامعه و ارزشهای موجود است.

برابر مفهوم محافظه‌کاری در زبان‌های اروپایی conservatism است که از واژهٔ لاتین conservare گرفته شده و معنای آن حفظ و نگهداری است.

این مسلک به صورت عمده‌ای در تضاد با مسلک‌های رادیکال تعریف می‌گردد.

ادامه مطلب ...

نازیسم

نازیسم (به انگلیسی: National Socialism)(به آلمانی: Nationalsozialismus) خلاصه عبارت ناسیونال سوسیالیسم است.نازیسم به مجموعه ایدئولوژی های حزب نازی اطلاق می شود.نازیسم را می توان شکلی از فاشیسم دانست که نژادپرستی نیز به اصول آن افزوده شده است.

ادامه مطلب ...

فمینیسم

فمینیسم باور داشتن به حقوق زنان و برابری سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی زن و مرد است. فمینیسم مباحثه‌ای است که از جنبش‌ها، نظریه‌ها و فلسفه‌های گوناگون تشکیل شده‌است که در ارتباط با تبعیض جنسیتی هستند و از برابری برای زنان دفاع کرده و برای حقوق زنان و مسایل زنان مبارزه می‌کند.

ادامه مطلب ...

ماکیاولیسم

ماکیاولیسم (به انگلیسی: Machiavellism)، عبارت است از مجموعه اصول و روش‌های دستوری که نیکولو ماکیاولی سیاست‌مدار و فیلسوف ایتالیایی (۱۴۶۹-۱۵۲۷) برای زمامداری و حکومت بر مردم ارائه داد.

نیکلا ماکیاولی که بنیاد این نظریه خود را پیرامون روش و هدف در سیاست قرار داده، در کتاب خود شهریار (The Prince)، هدف عمل سیاسی را دستیابی به قدرت می‌داند و بنابراین، آن را محدود به هیچ حکم اخلاقی نمی‌داند و در نتیجه به کار بردن هر وسیله‌ای را در سیاست برای پیشبرد اهداف مجاز می‌شمارد و بدین گونه سیاست را به کلی از اخلاق جدا می‌داند.

ماکیاولی معتقد است، زمامدار اگر بخواهد باقی بماند و موفق باشد نباید از شرارت و اعمال خشونت‌آمیز بترسد. زیرا بدون شرارت، حفظ دولت ممکن نیست.

حکومت برای نیل به قدرت، ازدیاد و حفظ و بقای آن مجاز است به هر عملی از قبیل کشتار، خیانت، ترور، تقلب و ... دست بزند و هرگونه شیوه‌ای حتی منافی اخلاق و شرف و عدالت برای رسیدن به هدفش روا می‌دارد.

این مکتب بر این باور است که رجال سیاسی باید کاملاً واقع‌بین و مادی و جدّی باشد، آنگونه سخت‌گیر باشد که اگر تکالیف دینی، اخلاقی و احساسات سد راه او شود؛ از آنها صرف‌نظر کند و هدفی جز رسیدن به مقصود نداشته باشد.

منبع

  • کتاب اصطلاحات سیاسی، به کوشش عبدالرحمان میاح

سکولاریسم

سکولاریسم (به انگلیسی: Secularism) به صورت کلی به مفهوم ممانعت از دخالت دین در تمامی امور عمومی جامعه است. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد. ارزش‌هایی مانند جدایی دین از سیاست، جدایی کلیسا و حکومت در آمریکا، و لائیسیته در فرانسه بر پایه سکولاریسم بنا شده‌اند.

ادامه مطلب ...

صهیونیسم

صهیونیسم یک جنبش قومی‌گرا، و سیاسی است که خواستار بازگشت همهٔ یهودیان به سرزمین مادری آنها می‌باشد. این سرزمین همان اسرائیل بعلاوه فلسطین کنونی است که قوم یهود از حدود ۳۲۰۰ سال پیش تا سال ۲۰۰ میلادی (که امپراتوری روم آنها را پراکنده ساخت) در آن ساکن بوده‌اند.

ادامه مطلب ...

لیبرتارینیسم

لیبرتارینیسم یک فلسفه است که از بیشینه‌سازی آزادی‌های فردی[۱] و کمینه‌سازی یا حتی زدودن حکومت پشتیبانی می‌کند.[۲] لیبرتارین‌ها به طیف دیدگاه‌هایی از طرفدار مالکیت (راست) تا مخالف مالکیت (چپ)، و از مینارشیست‌ها تا آنارشیست‌ها تعلق دارند.[۳][۴][۵][۶]

ادامه مطلب ...

فئودالیسم

نظام فئودالیسم نظامی اجتماعی-اقتصادی است که در نتیجه فروپاشی جامعه برده داری یا در نتیجه فروپاشی کمون اولیه به وجود آمده و علیرغم تنوع راه‌های رسیدن بدان، تقریباً در کلیه سرزمین‌های جهان، البته در هر جا با ویژگی‌های مشخص خود وجود داشته‌است.

در اروپای غربی این نظام از قرن ۵ تا قرون ۱۷ و ۱۸ و در روسیه و شرق اروپا از قرن ۹ میلادی تا نیمه دوم قرن ۱۹ را در بر می‌گیرد. در نتیجه تلاشی جامعه فئودالی جامعه سرمایه داری به وجود می‌آید.

ادامه مطلب ...

آنارشیسم

آنارشیسم در زبان سیاسی به معنای نظامی اجتماعی و سیاسی بدون دولت، یا به طور کلی جامعه‌ای فاقد هرگونه ساختار طبقاتی یا حکومتی است. آنارشیسم برخلاف باور عمومی، خواهان «هرج و مرج» و جامعه «بدون نظم» نیست، بلکه همکاری داوطلبانه را درست می‌داند که بهترین شکل آن ایجاد گروه‌های خودمختار است. طبق این عقیده، نظام اقتصادی نیز در جامعه‌ای آزاد و بدون اجبار ِ یک قدرت سازمان‌یافته بهتر خواهد شد و گروه‌های داوطلب می‌توانند بهتر از دولت‌های کنونی از پس وظایف آن برآیند.

ادامه مطلب ...

مارکسیسم

مارکسیسم (Marxism) مکتبی سیاسی و اجتماعی است که تحت تأثیر اندیشه‌های کارل مارکس فیلسوف و انقلابی آلمانی در اواخر قرن نوزدهم پیدا شد. فردریش انگلس نیز از شکل‌دهندگان مهم به اندیشه مارکسیسم بوده‌است و مارکسیست‌ها با اصول کلی اندیشه او نیز موافق هستند.

ادامه مطلب ...

ملی‌گرایی، ملت‌باوری، یا ناسیونالیسم

(به انگلیسی: Nationalism) نوعی آگاهی جمعی است، یعنی آگاهی به تعلق به ملت که آنرا «آگاهی ملی» می‌خوانند. آگاهی ملی، اغلب پدیدآورنده حس وفاداری، شور، و دلبستگی افراد به عناصر تشکیل‌دهنده ملت (نژاد، زبان، سنت‌ها و عادت‌ها، ارزش‌های اجتماعی، اخلاقی، و به طور کلی فرهنگ) است و گاه موجب بزرگداشت مبالغه‌آمیز از آنها و اعتقاد به برتری این مظاهر بر مظاهر ملی دیگر ملت‌های می‌شود.[۱]

ادامه مطلب ...

کمونیسم

کمونیسم (به انگلیسی: Communism) یک ایدئولوژی است که می‌کوشد بر اساس مالکیت مشترک روش‌ها و ابزارهای تولید و در غیاب مالکیت خصوصی یک سازمان اجتماعی ضد دولت‌گرایی فاقد طبقه‌های اجتماعی را ترسیم کند. کمونیسم را شاخه‌ای از مکتب سوسیالیسم

می‌دانند.

ادامه مطلب ...

لیبرالیسم

لیبرالیسم (به انگلیسی: Liberalism) به آرایه وسیعی از ایده‌ها و تئوری‌های مرتبط دولت اطلاق می‌شود که آزادی شخصی را مهم‌ترین هدف سیاسی می‌داند. لیبرالیسم مدرن در عصر روشنفکری ریشه دارد. به صورت کلی، لیبرالیسم بر حقوق افراد و برابری فرصت تأکید دارد. شاخه‌های مختلف لیبرالیسم ممکن است سیاست‌های متفاوتی را پیشنهاد کنند، اما همه آن‌ها به صورت عمومی توسط چند قاعده متحد هستند، از جمله گسترش آزادی اندیشه و آزادی بیان، محدود کردن قدرت دولت‌ها، نقش قانون، تبادل آزاد ایده‌ها، اقتصاد بازاری یا اقتصاد مختلط و یک سیستم شفاف دولتی. همه لیبرال‌ها -همینطور بعضی از هواداران ایدئولوژی‌های سیاسی دیگر - از چند فرم مختلف دولت که به آن لیبرال دموکراسی اطلاق می‌شود، با انتخابات آزاد و عادلانه و حقوق یکسان همه شهروندان توسط قانون، حمایت می‌کنند.
ادامه مطلب ...

مردم‌سالاری - دموکراسی

دِموکراسی یا مردم‌سالاری، (به انگلیسی: Democracy) یک روش حکومتی است برای مدیریت کم خطا بر مردم حق مدار[۱] که در آن مردم، نه فرد یا گروهی خاص، حکومت می‌کنند.[۲]
ادامه مطلب ...