نارنج سبز سیاسی علمی

وبلاگ علم سیاست گروه نارنج سبز

نارنج سبز سیاسی علمی

وبلاگ علم سیاست گروه نارنج سبز

لیبرال دموکراسی( Liberal Demokrasi )

مبحث به زبان ساده

دموکراسی آزاد یا لیبرال، که همچنین به عنوان دموکراسی قانون اساسی شناخته شده، عبارت است از یک شکل متداول از دموکراسی کارگزار. بر اساس اصول دموکراسی لیبرال، انتخابات باید آزاد و منصفانه، و روند سیاسی باید رقابتی باشد. تکثرگرایی سیاسی معمولا با حضور متعدد و مجزای احزاب سیاسی تعریف می شود.

دموکراسی آزاد ممکن است در اشکال مختلف قانون اساسی باشد: ممکن است یک جمهوری مبتنی بر قانون اساسی باشد، مانند ایالات متحده، هند، آلمان و یا برزیل، یا پادشاهی مشروطه (پادشاهی پارلمانی)، مانند انگلستان، ژاپن، کانادا یا اسپانیا. این نظامها ممکن است یک نظام ریاستی (ایالات متحده آمریکا، برزیل)، یک نظام پارلمانی ( سیستم وست مینستر، بریتانیا و کشورهای مشترک المنافع، اسپانیا) و یا یک سیستم ترکیبی، نظام جمهوری-پارلمانی (فرانسه) داشته باشند

ادامه مطلب ...

بولشویسم(Bolshevsim)

مبحث به زبان ساده:

یک ایدئولوژی انقلابی است که از آمیزش مارکسیسم با سنت مردم باوری (( پوپولیسم )) روسیه پدید آمده و پس از رسیدن به قدرت سنت یکه سالاری (( اتوکراسی )) روسیه را ادامه داده است.

ادامه مطلب ...

بابوفیسم

مبحث به زبان ساده:

نام جنبشی انقلابی در فرانسة قرن 18 به رهبری فرانسوا نوئل بابوف که هدف آن ایجاد جمهوری برابری بود - رفتار یکسان با همة افراد در همة امور اجتماعی - بابوفی ها نمایندة ماتریالیسم قرن 18 فرانسه و اندیشه های انقلابی آن و نیز سردمدار تندروترین گرایش ها در انقلاب فرانسه بوده اند. این مکتب نخستین کوشش برای تبدیل سوسیالیسم به نظریة جنبش انقلابی بوده است .


ادامه مطلب ...

مَنشورگرایی یا چارتیسم

مبحث به ربان ساده:

مَنشورگرایی یا چارتیسم جنبشی سیاسی و اجتماعی برای اصلاح در پادشاهی بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی در اواسط سدهٔ نوزدهم بود. اسم این جنبش از "منشور مردم" در ۱۸۳۸ گرفته شده بود که اهداف جنبش را در خود داشت (منشور در انگلیسی، "چارتر" خوانده می‌شود).

یا به عبارت بهتر:

اصول عقاید عده‌ای از مصلحین سیاسی که میان سالهای ۱۸۴۰ - ۱۸۴۸ میلادی نهضت اصلاحات اجتماعی و صنعتی کارگران اروپایی را به وجود آورده‌اند.

ادامه مطلب ...

بلانکیسم

مبحث به زبان ساده:

آراء و روش سیاسی لوئی اگوست بلانکی اندیشمند و مبارز اتقلابی فرانسوی. بلانکی سخت به تضادهای اجتماعی نظام سرمایه داری می تاخت و برای برافکندن آن روشهای آنارشیستی و توطئه گرانه پیشنهاد میکرد

ادامه مطلب ...

پان‌ترکیسم(Pan-Turkism)

مبحث به زبان ساده:

   پان ترکیسم (Pan-Turkism) ایدئولوژی ملی اقوام ترک است که پیش از آغاز جنگ جهانی اول ایدئولوژی دولتی در ترکیه عثمانی اعلام شد و هدفش گردآوری همه اقوام پراکنده ترک از اروپای غربی تا خاور دور و از چین تا اقیانوس منجمد شمالی،  تحت حکومت واحد بود. امپراتوری عثمانی از آغاز تأسیس خود سیاست غصب سرزمینهاى ملل دیگر و برپایی یک وطن مشترک برای ترکها در این سرزمینهای اشغالی را در پیش گرفته بود.  طبق ایدئولوژی پان ترکیسم این هدف بایستی در سه مرحله تحقق می یافت:

1- ترکیسم : ایدئولوژی پان ترکیسم تنها از طریق حضور یک ترکیه قومی می تواند تحقق یابد . برای اینکه ترکیه بتواند نقش خود را بخوبی ایفا کند بایستی بافت قومی آن یکپارچه ترک شود.  ملل دیگر بایستی یا ترک شوند یا از میان بروند.
2- اغوزیت : هدف ایجاد یک حکومت اغوزی است. اتحاد و همبستگی ترکیه،  آذربایجان،  ترکمنستان، آذربایجان ایران و ترکمن ها بایستی اغوزستان فردا را تشکیل دهد.
3- تورانیسم : ایجاد یک دولت متحد و مستقل تورانی که شامل تمامی اقوام تورانی می شود.

اجرای طرح پان ترکیسم از همان دوران حکومت عبدالحمید آغاز شد و سپس مورد پذیرش رسمی و پیگیری ترکهای جوان قرار گرفت. از آن پس این ایدئولوژی محور سیاستهای دولتی همه حکومتهای ترک را تشکیل داد. این پان ترکیسم بود که در اجرای مرحله اول یا ترکیسم،  نژاد کشی ارمنیان را در ارمنستان غربی و دیگر مناطق ارمنی نشین ترکیه به اجرا در آورد.
   پان ترکیسم در سالهای 1918 و 1920 در ارمنستان شرقی ( جمهوری ارمنستان کنونی ) دست به کشتار زد تا از این طریق راه را بطرف شرق بسوی ایجاد یک حکومت اغوزی بکشید. هیچ ملتی نبایستی نسبت به ترکها و پان ترکیسم رویاهای دروغین در سر بپروراند. این جبر تاریخ است .

ادامه مطلب ...

خود بنیادی – سوبژکتیویسم - درون گرایی- ذهن گرایی (Subjectivism)

مبحث به زبان ساده:

باید توجه داشت از این جهت به بررسی دیدگاه این مکتب می پردازیم زیرا پایه فکری مکتب های واقع گرایی ، عقل گرایی و بسیاری از مکاتب فکری غربی از این مکتب نشات می گیرد و مانند مکتب دئیسم پایه گذار دیگر مکاتب فکری و سیاسی است پس توجه ویژه دوستان را می طلبد.

در فرهنگ لغت این چنین تعبیر می شود که:

درون گرایی، معقولیت، موضوعیت، حالت نظری، ذهن گرایی، اصالت ذهن و حس، فردیت تفکر.

سوبژکتیویسم که اغلب آن را جزئی از فلسفه ی اصالت وجود میدانند ، یک درون گرایی افراطی است که شخص مدرک را در پهنای هستی اش تنها و فاقد هر گونه ارتباط جمعی با دنیای خارج رها میکند.این فرد در انزوای خویش فرو میرود و امکان هر گونه ارتباط با جهان پیرامون برایش دست نیافتنی است...

به عبارت دیگر:

بدین گونه باید متوجه معنی دقیق درون گرایی (( سوبژکتیویسم)) در فلسفه ی سارتر بود.مفهومی که مخالفان بر این کلمه قائلند ، یعنی محصور کردن آدمی در فردیت و تنهایی خود و عدم امکان همبستگی با دیگران ، در اگزیستانسیالیسم سارتر درست نیست.در این فلسفه مراد از درون گرایی ، این است که (( بشر هیچ نیست مگر آن چه از خود می سازد.این خودسازی صرفا مربوط به انسان است .یعنی به عالم درون.ریشه ی این آفرینش در خویش است نه در جهان خارج .این خودسازی با گشودن مرزهای آینده همیشه در حال تجدید و تجدد است و این موهبتی است مخصوص انسان.))

ادامه مطلب ...

اسلامی گرایی ودر نهایت پان اسلامیسم (Islamisme-Pan - Islamism)

مبحث به زبان ساده:

بدون شک گسترش موج اسلام‌گرایی و ظهور گروه‌های اسلامی یکی از مهمترین تحولات سیاسی و اجتماعی ربع آخر قرن بیستم خصوصاً در منطقة خاورمیانه می‌باشد. معمولاً مطبوعات و رسانه‌های غربی و حتی بسیاری از محافل علمی و دانشگاهی اروپا و آمریکا، تحولات اسلام‌گرایی جدید را با عناوینی چون بنیادگرایی اسلام‌گرایی یا رادیکالیسم اسلامی تعبیر می‌کنند که بار منفی خاصی دارد؛ چرا که برخی گروه‌های مسیحی که افکار و عقاید متحجرانه دارند به نام بنیادگرا خوانده می‌شوند. برخی از غربی‌ها واژه بنیادگرا را همچون دشنامی علیه مسلمانان به کار می‌برند حال آنکه در واقع بنیادگرا به معنی هواداری از بازگشت به ریشه‌های فرهنگ خودی می‌باشد و به طور مطلق امری پسندیده و قابل دفاع خواهد بود.‏

 

یا به عبارت ساده تر:

 

قطعا از آنجایی که دین جزئی از فرهنگ هر جامعه است، عاملی مهم در شکل‌گیری هر حرکت اجتماعی است. پرواضح است که برای همه مسلمانان نماز خواندن و پخش اذان و مخالفت با ممنوعیت حجاب و غیره بسیار اهمیت دارد.

اما همه اینها به معنای اسلام‌گرایی نیست که در نهایت اسلام‌گرایان ایرانی(اصول‌گرایان) بتوانند از آن برای تایید مواضع خود استفاده کنند. اسلام‌گرایی اصطلاح خاصی است و تعریف خود را دارد: اسلام‌گرایی به معنای قرار دادن اسلام در مرکز سیاست و عمل سیاسی است. به این ترتیب اسلام‌گرایی یک مرام سیاسی است و به دنبال کسب قدرت برای اجرای شریعت اسلامی است. اسلام‌گرایان راه حل مسائل اجتماعی را تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلامی و حاکمیت فقه و شریعت می‌دانستند. اسلام‌گرایی را نباید به معنای بازگشتن به اسلام سنتی تعبیر کرد، چرا که اسلام‌گرایان از مقولات و نظریه‌های و کنش‌های نو مثل ایدئولوژی و انقلاب استفاده می‌کنند.

 

ادامه مطلب ...

دئیسم - خداگرایى طبیعى- دادارباوری ( Deism )

دوستان به این مبحث خوب دقت کنند این مبحث سرآغاز تفکرات ادیان الهی است و اندیشمندان جهان در این زمینه قلم فرسایی بسیار کردند . دانشمندان و متفکران سیاسی جهان تمامی ادیان الهی حاصل این تفکر و این تفکر را منشعب به هزاران سبک و روش سیاسی کرده اند . پس دوستان دقت ویژه در دنبال کردن و مطالعه دقیق این مبحث مبذول فرمایند .


مبحث به زبان ساده:

دادارباوری یا خداانگاری (به انگلیسیDeism  ) این باور است که خدا وجود دارد و به عنوان یک آفریننده و دادار، گیتی فیزیکی را خلق کرده‌است؛ اما در عمکرد آن مداخله نمی‌کند. دادارباوری مرتبط با فلسفه دینی و جنبشی است که وجود خدا را از عقل استنتاج می‌کند. دادارباوری درباره این که خدا در خارج از گیتی چه انجام می‌دهد، هیچ‌گونه موضع‌گیری نمی‌کند. این برخلاف اصل اعتمادگرایی در دین‌های اسلام، مسیحیت، زرتشتی و یهودیت است که بر وحی در کتاب‌های مقدس تکیه می‌کنند.

خداانگاران بیشتر وقایع فراطبیعی را مانند معجزه و پیشگویی رد می‌کند و معتقد هستند که خدا در زندگی انسان‌ها و قوانین طبیعی گیتی مداخله نمی‌کند. آن‌چه که آئین‌های سازمان‌دهی‌شده وحی و کتاب آسمانی می‌نامند خداانگاران تفسیرهای افراد دیگر می‌دانند. به باور خداانگاران بزرگ‌ترین هدیه‌ای که خدا به انسان داده‌است دین نیست بلکه قدرت استنتاج است.

دادارباوری در قرن ۱۷ و ۱۸ در دوره روشنگری به‌ویژه در فرانسه، پادشاهی متحده و ایالات متحده رواج بسیار یافت.مخصوصا در میان مسیحیانی که نمی‌توانستند مفاهیمی مانند سه‌گانگی خدا، الهی بودن مسیح، معجزه‌ها، بی خطایی نوشته‌ها یا عصمت وحی را قبول کنند اما به خدای یکتا اعتقاد داشتند. در ابتدا گروهی خاص تشکیل نشده بود ولی این بینش بعدها باعث به بوجود امدن آیین‌هایی مانند توحیدگرایی و جهان‌گرایی توحیدگرا شد و تا امروز به شکل‌های دادارباوری مدرن و دادارباوری کلاسیک ادامه دارد.

ادامه مطلب ...

فیزیوکراسی - طبیعیون یا ارضیون

مبحث به زبان ساده:

فیزیوکراسی، در لغت به‌معنی تسلّط طبیعت در اصطلاح، آموزه اقتصاد ملی طبیعت می‌باشد. این کلمه، از دو واژه یونانی physis یا طبیعت و kratos یا قدرت طبیعت مشتق می‌شود.

فیزیوکرات‌ها با نام‌های "طبیعیّون" و "ارضیّون" نیز شناخته می‌شوند.[1]

فیزیوکراسی در تاریخ عقاید از دو جنبه قابل برسی است:

از جنبه اول، فیزیوکراسی به‌معنی حکومت فیزیوکرات‌ها براساس قانون طبیعی است. روی این اصل، "قانون طبیعی"، اساس تفکّر علمی را در این مکتب تشکیل می‌دهد.[2] این مکتب در قرن 18 و هم‌زمان با پیشرفت فنون و علم مکانیک به‌وجود آمد. پس از فروپاشی نسبی سوداگرایان و در آستانه سال 1756 زمینه‌های ظهور مکتب طبیعت‌گرایان در فرانسه، به‌همراه اندیشه‌های دکتر کنه فراهم شد و در همان سال، اوّلین مقاله‌ی اقتصادی از وی منتشر شد. یکی دیگر از زمینه‌های ظهور فیزیوکرات‌ها، اندیشه‌های سنّتی فئودالیسم و ناکارآمدی ناشی از دخالت وسیع دولت در اقتصاد، زمینه را برای به‌وجود آمدن فیزیوکرات‌ها آماده کرد.[3] نظام طبیعی، اساس فکر سیستم فیزیوکرات‌ها بود. نظام طبیعی یک نظام اجتماعی، که مخلوق خواسته‌ی انسان‌ها باشد، نیست؛ بلکه نظامی است حاکم بر اجتماع بشری؛ همانگونه که قوانین طبیعی در علم فیزیک و زیست‌شناسی حاکم است.[4]

از جنبه دوم، فیزیوکراسی، عکس‌العملی در مقابل مرکانتیلیسم و عقاید اقتصادی-اجتماعی فرانسه است.

یا به عبارت سلیس تر و شیوا تر مسلکی که به موجب آن قوه مقننه ازدخالت و وضع قوانین اقتصادی خودداری نماید. یا به عبارت مستدل تر:

 مکتب فیزیوکرات ها به کمال نظام طبیعی معتقد بوده، هر گونه دخالت در نظم طبیعی را سبب اختلال می دانست. اگر در نظام اقتصادی هم چون نظام طبیعی تکوینی، مداخله صورت نگیرد، رفتار متعادل آن خود را نشان می دهد. دولت حدّاقلی که حامی آزادی کسب وکار و رقابت باشد و از ناامنی داخلی و خارجی جلوگیری کند و امور عام المنفعه را پدید آورد، موردپسند این مکتب است. دولت، مالیات خود را از صاحبان زمین و نه کشاورزان گرفته، از وضع مالیات های غیر مستقیم بر کالا و مشاغل جلوگیری می کند.

ادامه مطلب ...

تجزیه طلبی–جدایی طلبی–استقلال طلبی-سکسیونیسم(Secessionism)

مبحث به زبان ساده:

استقلال‌طلبی، تمایل اعضای یک اتحادیه و یا کوشش آنان برای دستیابی به حاکمیت بر سرنوشت خود است. این اتحادیه ممکن است یک خانواده یا کارگاه کوچک باشد و یا یک کشور بزرگ. هر کسی می‌تواند سرنوشت خود را از اتحادیه‌ای که روند آنرا به سود سرنوشت خود نمی‌بیند و یا دیگران رفتاری تبعیض‌آمیز با او دارند و یا حتی بدون هیچگونه دلیلی و صرفاً بنا به تمایل قلبی، جدا کند و راهی مستقل را در پیش گیرد. استقلال‌طلبی و حاکمیت بر سرنوشت خویش هرگز به معنای عداوت و دشمنی با اتحادیه پیشین و نادیده انگاشتن آن نیست و تنها کوشش برای زندگی و فعالیت مستقل است

اما تجزیه‌طلبی، کوشش اشخاص غیرعضو و بیرون از یک اتحادیه است برای ایجاد تفرقه و جدایی میان اعضا و تضعیف آرمان‌ها و برنامه‌های آنان. کوششی است برای جدایی اعضای مفید و مؤثر یک اتحادیه و الحاق آنان به اتحادیه‌ دلخواه خود.

درخواست و کوشش اعضای یک اتحادیه برای دستیابی به استقلال و حاکمیت بر سرنوشت خود را نمی‌توان همواره به معنای دشمنی گرفت و آنان را »تجزیه‌‌طلب» نامید. 

ادامه مطلب ...

کنفوسیوسیسم - مکتب کنفسیوس-کنفوسیوی(Knfvsyvsysm)

مبحث به زبان ساده:

کنفوسیوسیسم مذهب به آن معنا که از مذهب مراد می‌شود نیست. کنفوسیوسیسم بیش از آنکه مذهبی آن جهانی بوده باشد آیینی مربوط به این جهان است. «آیین کنفوسیوس را، که گاه چون یک فلسفه و گاه چون یک دین تلقی می‌شود، می‌توان انسان باوری، همه شمولی دانست که خدا را نه انکار می‌کند و نه سبک می‌شمرد».


کنفوسیوسیسم بیش از هر چیز یک سبک زندگی است، سبکی از زندگی که هدفش رسیدن سرزمین آبا و اجدادی به حداکثر رفاه و سعادت و به سامان کردن زندگی خانوادگی و فردی است. در نزد چینیان کنفوسیوس «نه تنها مردی حکیم وفرزانه است بلکه انسانی کامل و دارای قلب سلیم و سرمشق شرافت و بزرگواری شمرده می‌شود. اخلاق شریف او خود مبین و نماینده دو قاعده انتظام و تناسب است که مبنا و پایه‌ تعالیم او قرار دارد». از این رو پیش از هر چیز باید به این نکته مهم پرداخت که کنفوسیوس که بود.


ادامه مطلب ...

رادیکالیسم – بنیادگرایی – (Radicalisme)

مبحث به ربان ساده

رادیکالیسم به معنای هواخواهی و طرفداری از «دگرگونی‌های بنیادی» جامعه و نهادهای اجتماعی موجود است. رادیکال، از نظر لغوی به معنای اصل و ریشه است و در علوم اجتماعی به آن اندیشه‌هایی می‌گویند که اقداماتی تند و سخت و ریشه‌ای را در بهبود جامعه خواهانند و دگرگونیهای بنیادی را در امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی طلب می‌کنند. [۱]

رادیکالیسم به آئین کسانی نیز اطلاق می‌شود که دارای افکار چپ‌گرا نیز می‌باشند؛ که پس از آنها لیبرال‌ها و میانه‌روها و بعد محافظه‌کاران قرار دارند، و در آن سر طیف سیاسی مرتجعان هستند که متمایل به بازگشت به گذشته هستند.[۱]

علی رغم این تفکیک سیاسی در سالهای اخیر سخن از راست «بنیان نگر» نیز به میان آمده‌است.[نیازمند منبع] «جامعه‌شناسی رادیکال»، مظهر کوشش در پیوند زدن نتایج تحقیقات اجتماعی به اعماق توده‌ها است، و سعی دارد با به‌کارگیری حاصل کار پژوهشهای جامعه شناختی، تغییراتی اساسی در جامعه به‌وجود آورد. رادیکالیسم دلالت دارد بر هر فکر و عمل سیاسی و اجتماعی که خواستار دگرگونیهای ژرف و عمیق و بی‌درنگ در نهادهای موجود است.

اصطلاح رادیکالیسم اولین بار در بریتانیا در مورد مخالفان لایحه اصلاحات سال ۱۸۳۲ به کار برده شد و بعد از آن جرمی بنتام و پیروان او را رادیکالهای فلسفی نامیدند.

در ایالات متحده آمریکا رادیکالیسم در سده ۱۹ به شکلی اتوپیایی آغاز شد، که همراه با جنبش لغو بردگی بود و طرفداران آن خواهان تغییرات سیاسی ریشه‌ای در جامعه آن زمان آمریکا بودند.

ادامه مطلب ...

تائوئیسم - تائوسیته - لائوتسه (Taoisme)

مبحث به زبان ساده:

در زمان سلسه جو در چین باستان ،یک مکتب بسیار متفاوت از مکتب کنفسیوس محبوبیت بسیاری به دست آورد .منشا این مکتب که تائوئیسم نامیده شد در هاله ای از رمز و راز فرو رفته است . بر خلاف اندرز های روشن و قابل فهم مکتب کنفسیوس ،فلسفه تائوئیستی رازورانه و فهم آن مشکل است .اِبِری تائو به معنای راه را این چنین تعریف می کند : ((نیرویی نامرئی وصف ناشدنی ،و غیر مادی که منشا تمام آنچه که هست یا رخ می دهد است ))

تائوئیست ها با این نیرو احساس نزدیکی می کردند و در پی درک جایگاه خود در طرح بزرگ طبیعت بودند .آموزگاران تائوئیست به پیروان خود توصیه می کردند که خود را تسلیم سیر عالم کنند .شعار آن ها وو-وِی بود ،یعنی هیچ کاری نکن . این لزوماً به معنای بی حرکت نشستن نبود (گرچه بعضی از تائوئیست ها چنین نیز می کردند) ، بلکه بی اعتنایی نسبت به فشار های اجتماعی بود .از نظر آنان خوشبختی در دست کشیدن از تلاش برای ثروت ، قدرت ، و منزلت اجتماعی نهفته بود .

در امور حکومتی ، تائوئیست ها دیدگاهی درست در مقابل کنفسیوس داشتند .در حالی که کنفسیوس از مردمان نیک سرشت می خواست که وارد کار های حکومتی شوند تا آن ها را بهتر سازند ، تائوئیست ها از حکومت کناره می گرفتند و قانون طبیعی نظام عالم بیشتر مورد نظرشان بود تا اقتدار انسانی . تائوئیست ها عقیده داشتند که اگر قرار است حکومتی وجود داشته باشد ، پس بهترین حکومت ها حکومتی است که تسلطش به حداقل برسد

ادامه مطلب ...

فراماسونری – کانون برادری – فراموش خانه(فرانماسون - franemason)

مبحث به زبان ساده:

پاسخ این سوال که این سازمان برای چیست و چه هدفی دارد را از زبان فراماسون ها میشنویم که میگویند :


"هدف حکومت ماست ......تمام حکومت ها را به جز حکومت خودمان از بین خواهیم برد (انگاه ) با دستهای محکم و قوی حکمفرمایی میکنیم و چون قدرت را از دست کسانی که مطیع ما شدند بدست اووردیم جاه طلبی های بی مورد ، حرص و آز و انتقام بی رحمانه و کینه را منحصر به خود مینمائیم ما هستیم که با ترور همه جا را احاطه میکنیم و افراد زیادی را با عقاید مختلف و روش های متفاوت در اختیار میگیریم "

ادامه مطلب ...

لابیسم - لابی گری - لابی (Lobbying)

مبحث به زبان ساده

در علوم سیاسی، لابی‌گری یک مشغله و حرفه ویژه است که منظور آن تلاش برای گسترش نفوذ یک دیدگاه و نقطه نظر مشخص در دستگاه حکومتی یک کشور یا در افکار عمومی است.
در برخی از کشورها دفترهای ویژه‌ای به نام «دفاتر لابی‌گری» وجود دارند که در ازای دریافت پول به تلاش برای پیشبرد حمایت از یک دیدگاه خاص به‌وسیله نفوذ در دولت و افکار عمومی می‌پردازند.
لابی‌گرها با کمک و بکارگیری روش‌های حقوقی و مدیریت مفید روابط اجتماعی کوشش در رسیدن به اهداف خود دارند.

 


ادامه مطلب ...

تکثرگرایی - پلورالیسم (pluralism)

مبحث به زبان ساده:

پلورالیسم (pluralism) به مفهوم کثرت گرایی ، کثرت منشی و کثرت مداری است و به منزله روشی است در گفتمان یا گفتار(discourse) مدرن و پست مدرن که  انسان برای روبرو شدن با سایر انسانها و اندیشه ها برگزیده استپلورالیسم در کنه خود متضمن هیچ اندیشه ای نیست و فقط مربوط به روش ، منش و متد   (Methodology ) است نه خود  اندیشه ها. به بیان ساده پلورالیسم پیش از آنکه به ما بگوید که چگونه بیاندیشیم  به ما می گوید که چگونه عمل کنیم .

 


ادامه مطلب ...

تعصب گرایی - فاناتیسم (Fanatisme-Fanatics)

به معنای اعتقاد تعصب آمیز از هرنوع چه سیاسی,چه مذهبی وچه اخلاقی است. به عبارت بهتر تعصب نسبت هر چیز را فاناتیسم می نامند .

ادامه مطلب ...

مشروطیت - کنستی توسیونالیسم (Constitutionalisme)

رژیم سیاسی یا حکومتی است که دامنه ی کاربرد قدرت در آن محدود به حدود قانونی است . و به همین دلیل در برابر مفهوم حکومت استبدادی و دیکتاتوری قرار دارد . به عبارت دیگر حکومت مشروطه برابر با حکومت قانون یا قانون روایی است . قانون در این معنا عبارتست از مجموعه تدوین شده و همبسته ای از اصول و احکام که از سویی حدود کردار افراد و گروهها و از سوی دیگر حدود کاربرد قدرت دولت را تعریف و مرزبندی می کند و همچنین وظیفه ها و تکلیفهای آنها را نسبت به یکدیگر بر می شمرد . عالیترین شکل قانون که قوانین از آن سرچشمه می گیرند قانون اساسی است که در نظام مشروطه شکل سازمان دولت و ارگانهای اصلی آن و حقوق اساسی افراد و جامعه را تعیین و تعریف می کند . قانونیت قانون در دولت مدرن بنا به تعریف ناشی از رضایت مردم نسبت به آن و تعلق گرفتن خواست جمعی آنان پیروی از آن است و بنابراین وجود رابطه ی قانونی میان حکومت و شهروندان و پایبندی به قانون از دو سوی ، از شرایط بدیهی و ضروری و ذاتی حکومت مشروطه است . از اینرو مفهوم آزادی فردی و حدود آن یکی از جنبه های مهم قانون اساسی و بلکه مهمترین فصل آن در حکومت مشروطه است . تفکیک قوا نیز از لوازم ذاتی این نظام است زیرا ضروری ترین اصل برای جلوگیری از خودکامگی قدرت دانسته می شود .

همچنین از آنجا که حکومت مشروطه نظامی است قانونی و قانونگذاری اساس آن است وجود آن با پارلمان و پارلمانداری قرین است و مبارزه در جهت مشارکت هرچه بیشتر گروههای هرچه گسترده تر سیاسی و اجتماعی در امر قانون گذاری یکی از جنبه های بسیار مهم جنبش سیاسی چپ و چپ نو در روزگار جدید بوده است . حکومت مشروطه به دو صورت وجود دارد : جمهوری و سلطنتی . اندیشه حکومت مشروطه در بنیاد از جنبش آزادیخواهی مایه گرفته است .
جنبش مشروطیت در ایران که خواهان حکومت قانون بود از سویی در پی نفوذ اندیشه های نوین سیاسی از اروپا به آسیا و تباهی و درماندگی نظام سیاسی از سوی دیگر پدید آمد . جنبش مشروطیت در 1324 ه ق بنا به قانون اساسی خود نظام مشروطه ی سلطنتی را در ایران برقرار کرد.


ادامه مطلب ...

قانون گرایی - قانون پرستی - لگالیسم (Legalism)

قانون گرایی(Legalism)، مفهومی است که به اصالت قانون و اصول قضایی و حقوقی در روابط بین مردم و دولت و مابین مردم معتقد است.

برطبق این عقیده، در عرصه سیاست جهانی و رفتار بین‌المللی، ملاک عملکرد دول شرایط اخلاقی و اجتماعی نیست، بلکه روابط حقوقی و شرایط تابعه آن معیار است.

قانون گرایان بر این عقیده اند که دولت محصول قانون است و در مورد دولت، جامعه و کشور باید تنها صلاحیت حقوقی، قانونی و قضایی را در نظر آورد، هرچند با اخلاق و مذهب متغایر و متضاد باشد.

این نظریه، از زمان حکومت روم مطرح گردیده است.


ادامه مطلب ...