ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
پیروان آن به این اصل اساسی اعتقاد دارند که تمامی روابط انسانی باید داوطلبانه و توافقی باشد. به نظر آنها اقدام به اعمال زور یا تهدید حقوق یا مالکیت افراد یا اقدام به کلاهبرداری، علیه دیگران تخطی از این اصل است. بعضی از معتقدین «همه» اقدامات جبری را غیراخلاقی میدانند. درحالیکه برخی دیگر محدودیتهایی قائل هستند و مثلا معتقدند هنگامی که از زور برای انتقامگیری از تعرضاتی مانند ورود غیرقانونی یا خشونت استفاده میشود، مخالفتی نباید صورت گیرد، چراکه این کار غیراخلاقی نیست. معتقدین به آزادیهای فردی از اصل مسئولیت فردی حمایت میکنند و مخالف نظام رفاه اجتماعی هستند چون مجبورکردن کسی به کمککردن به دیگران از لحاظ اخلاقی غلط است و در نهایت غیرمؤثر خواهد بود.
بعضی از نویسندگانی که به عنوان معتقدین به آزادیهای فردی شناخته شدهاند لقب «لیبرالهای کلاسیک» را برخود نهادهاند یا دیگران این لقب را برای آنها برشمردهاند و بعضی از اصطلاح «فلسفه آزادی» یا لیبرالیسم کلاسیک یا هر دو، برای اشاره به مکتب آزادیهای فردی استفاده میکنند.
پیروان مکتب آزادیهای فردی کلاً آزادی را به عنوان اختیاری تعریف میکنند که فرد میتواند هر کار دلش خواست بکند تا حدی که آزادی یا اموال شخص دیگری را به خطر نیندازد و در آنها تصرف نکند. این اشخاص اساسا به محدودیتهای دولتی معتقد نیستند. با این تصور که قوانین و مقررات لازم نیستند چون در غیاب دولت افراد خود طبیعتاً قوانین و پیوندهای اجتماعی مستقل را شکل خواهند داد. برعکس، پیروان بزرگ این مکتب دولت را صرفاً برای حفاظت از حقوق افراد لازم میدانند که شامل حفاظت از افراد و اموال آنها در مقابل اقدامات جنایی دیگران و همچنین دفاع ملی است. پیروان مکتب کلاً از ایدهآل آزادی، از این منظر دفاع میکنند که قدرت حاکم تا چه حد آزادی فردی را محدود میکند؛ یعنی فرد تا چه میزان «مجاز» به انجام کاری است، که از آن بهعنوان آزادی منفی یاد میشود. این آرمان متمایز از تعریف دیگری از آزادی است که بر این اصل تأکید دارد که فرد تا چه حد «میتواند» کاری را انجام دهد که از آن بهعنوان آزادی مثبت یاد میشود. این تمایز ابتدا توسط جان استوارت میل صورت گرفت و سپس با جزئیات بیشتر توسط ایزائیا برلین بسط داده شد.
بسیاری از پیروان این مکتب زندگی، آزادی و حق مالکیت را به عنوان حقوق نهایی افراد میدانند و گذشتن از یکی از آنها، بقیه را به خطر می اندازد. در دموکراسی، زیرپاگذاشتهشدن این حقوق فردی در اثر اقدام سیاسی را استبداد اکثریت میدانند، این اصطلاح را ابتدا آلکسیز توکوویل خلق کرد و جان استوارت میل آن را جا انداخت که بر تهدید اکثریت برای تحمیل اصول اکثریت بر اقلیت و تخطی از حقوق آنها در این پروسه تأکید دارد.
Wikipedia contributors, "Libertarianism," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Libertarianism&oldid=196264931 (accessed March 6, 2008
منبع اصلی ویکی پدیا