مبحث به زبان ساده
یزیدیان، ایزدی ها یا ایزدیان اقلیت مذهبی کردی هستند که در شمال عراق ،سوریه، جنوب شرقی ترکیه و قفقاز زندگی می کنند و آیین شان آمیزه ای از عقاید و ادیان پیش از اسلام و عقاید اسلام، یهودیت، مسیحیت، نسطوری، مزدیسنا و تصوف است.
تاریخچه از دیدگاه سایت جام جم آنلاین و آقای علی اهنگر
شناختی که هماکنون از این گروه وجود دارد بیشتر بر سه گونه است:
برخی این گروه را«یزیدیه» مینامند و معتقدند که اینان منسوب به یزیدبن معاویه اموی هستند.برخی آنان را «ایزدی» دانسته و منسوب به ایران زرتشتی و با عقایدی میترایی و مانوی میدانند.و عدهای نیز آنان را برخاسته از عقاید و اعتقادات قدیمی آشور و بابل یعنی همان عراق قدیم میشمارند. (دکتر خلیل جندی، مدخل لمعرفته تاریخ الدیانه الایزدیه krg.org)ما در این مقاله که هدف آن ریشه شناسی قومی ایزدیان است، با رعایت اختصار، بهروشنی و با اتکا بر منابع و مآخذ معتبر نشان خواهیم داد که اصل و منشأ آنان کجاست.سخن را از کتاب گرامیقدر حدودالعالم منالمشرق الیالمغرب آغاز میکنیم. آنجا که مولف ناشناختهاش (متوفی 372ق) در اختصاری اعجازگونه که از ویژگیهای او در تالیف این کتاب است، در فصل« آذربادگان و ناحیت ارمینیه و اران» در مورد شهر اهر میگوید: «اهر قصبه میمد است و پادشایی رواد است از اولاد جلندبن کرکر انک کان یأخذُ مِن کُلَ سَفینَه ٍغَضَبا.»
سوال این است که «رواد» که فرمانروای اهر بود چه کسی است؟
یعقوبی در تاریخ خود میگوید: ابو جعفر (منصور، خلیفه عباسی) یزیدبن حاتم مهلبی را والی آذربایجان قرار داد. یزید یمنیها را از بصره به آذربایجان منتقل ساخت و نخستین کسی بود که آنان را منتقل کرد و «رواد ابن مثنی ازدی» را در تبریز تا بذّ (حدود شهرستان کلیبر کنونی) فرود آورد. (تاریخ یعقوبی، ترجمه، ج2، ص361)
همعصران یعقوبی، یعنی ابن خردادبه در صورهالارض (ترجمه،ص120)، ابن فقیه در البلدان (چاپ بیروت، ص582)، بلاذری در فتوحالبلدان (ترجمه،ص464) و نیز بسیاری دیگر، مانند این گفته یعقوبی را اظهار و بیان کردهاند.
حال باید ببینیم این «ازدی» که رواد ابن مثنی منسوب به اوست کیست؟
ازد نام طایفهای بوده ار طوایف عرب. سمعانی میگوید:
ازدی. به فتح الف و سکون زا. او ازد بن غوث بن نبت و فرزندان او از قبایل عرب هستند. (الانساب، ج1، ص 180)
او سپس در ادامه ذیل ماده «اسدی» میآورد: اسدی (به سکون سین نه فتحه) منسوب به ازد است که زا به سین تبدیل شده است. اسدیان (ازدیان) جماعتی هستند که به اسد (ازد) منسوباند و ریشه آنان برمیگردد به یکی از فرزندان قحطان که او ازد بن غوث بن نبت ابن... یعرب بن قحطان است. (همان، ص 213)
زرکلی در اعلام میگوید: ازد بن غوث از قحطانیه. جد جاهلی یمانی (یمنیها)های قدیم بوده است. منسوب به ازد را ازدی گویند. (اعلام، ج1، ص290)
بیشترجغرافینگاران، تاریخنویسان و نسبشناسان، قحطان را پدر مردم یمن، یعنی اعراب جنوبی، میدانند. مسعودی میگوید: «یعرب» نخستین فرزند قحطان بود. قحطان پدر همه مردم یمن بود و او (یعرب) اول کسی بود که سخن عربی گفت و چون معانی را «اعراب» یعنی اظهار کرد، سخنش «عربی» نام یافت. (مروجالزهب، ترجمه، ج1، ص34) و به همین دلیل قحطانیان خود را عرب اصیل (عاربه) میدانند.
این ازد بن غوث که از او نام بردیم با چند فاصله از اولاد قحطان است و چنانکه از سمعانی باز نمودیم، یکی از ریشههای اقوام و قبایل عرب است. ابن حزم اندلسی میگوید: از ازد قبایلی پدید آمد همچون: انصار، اوس، خزرج، خثعم، همدانی و... . (جمهرت الانساب، ص 486)
این قبایل در مناطق مختلفی پراکنده شده و سکنی گزیدند. بیشتر آنان در کنارههای دریا ساکن شدهاند، چنانکه مسعودی میگوید: این قوم عمانی که بر این دریا (دریای هند و خلیج بربری) میروند، عرباند از طایفه ازد. (مروجالزهب، ترجمه، ج1، ص 104و105)
تا اینجا ریشه و اصل طایفه و قوم ازد با تکیه بر منابع و مآخذ روشن شد.
حال برمیگردیم به آنچه یعقوبی در تاریخ خود گفته است و ما در آغاز مقاله به آن اشاره کردیم.
پس از ظهور اسلام و فتح سرزمینهای دیگر، آذربایجان، موصل و بینالنهرین هم از جمله سرزمینهایی بود که گشوده شد. در زمان منصور، خلیفه عباسی، یزیدبن حاتم مهلبی والی آذربایجان گردید و او خاندان ازد را که حالا بزرگ خاندانشان «روّاد» نام داشت و در یمن و بصره ساکن بودند، به آذربایجان فراخوانده و حکومت تبریز را به محمد، پسر رواد، میسپارد.
بلاذری در قرن سوم (279ق) میگوید: اما تبریز. رواد ازدی و سپس وجناء ابن رواد به این شهر وارد شدند... در آنجا بنایی ساختند. وی بر شهر حصاری کشید و همراهان وی در آن بلد منزل گزیدند. (فتوحالبلدان، ترجمه، ص464)
روادیان ولی همواره روحیه ستیز و طغیان علیه عباسیان را داشتند و گاه علیه آنان برخاسته و شورش میکردند. حتی چنانکه ابن ندیم میگوید: بابک خرمدین، قبل از قیام خود مدت دو سال نزد محمدبن رواد بودهاست. (الفهرست، ص612)
روادیان یا همان ازدیان از حدود سال 232 ق تا حدود سال 463 ق در بخشهایی از آذربایجان و اطراف آن حکومت و زندگی کردند.
اما نکته قابل توجه این است که این قوم عرب، پس از سکونت در آذربایجان کم کم تغییر هویت داده و از قومی عرب به کُرد تبدیل شدند. این امر به خاطر اختلاطهای قومی و نژادی و از جمله ازدواجها صورت پذیرفته است. به گفته باثورت، در فاصله حکومت محمدبن رواد (در تبریز) تا ابوالهیجاء بن رواد (حاکم اهر و ورزقان، صورهالارض، ترجمه، ص85) که بیش از یک سده طول کشید، «روادیان کُرد شدند و اسامی کُردی برگزیدند». (دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، ذیل واژه روادیان)
ازدیان با غلبه سلجوقیان در حدود سالهای 463 ق از قالب سیطره و حکومت از میان رفتند و دیگر خبری از آنان در منابع نیست. این قوم تغییر هویت یافته که بنا به گفته بلاذری جمعی از آنان در استان انبار عراق هم ساکن شده بودند (فتوحالبلدان، ص24) از قرن ششم به بعد کم کم در نقاط مختلفی بویژه در موصل و مناطق اطراف آن پراکنده شدند و زندگی در خفا و پنهان را برای خود برگزیدند.
ازدیان که در طول زمان تغییر را دیده و تجربه کرده بودند، اینبار به حکم ماهیت زبان، «ایزدی» را بر «ازدی» که تلفظ سختتری داشت یرگزیدند؛ در کوههای موصل و سنجار همراه با طبیعت ساکن شدند و با حمله داعش، دوباره به جهانیان معرفی شدند.
تاریخچه انان ازدیدگاه خانم هیوا سعیدپور
ایزدیان گروهی دینی هستند که در کشورهای عراق، ترکیه، ایران، روسیه و منطقه ی مورد مناقشه ی قره باغ زندگی می کنند. همچنین در دهه های اخیر خیل زیادی از این مردم به اروپا و آمریکا مهاجرت کرده اند که بیشتر آنان در کشور آلمان ساکن اند. بیش از نیمی از ایزدی ها در شمال عراق زندگی می کنند و مرکز مذهبی آنان روستای “لالش” در نزدیکی شهر سنجار (شنگال) واقع شده.
زبان
ایزدیان کردی و به گویش کرمانجی شمال است. البته در طول تاریخ و به دلیل
اذیت و آزارهایی که از ناحیه ی مسلمانان و به ویژه دولت عثمانی بر آنان
روا داشته شده، گروه کثیری از آنان مسلمان شده و
برخی نیز با اینکه مذهب کهن خویش را حفظ کرده اند، اما برای در امان ماندن
از قتل عام و غارت طی نسلهای متمادی به زبان عربی و ترکی سخن گفته و تنها
آشنایی آنان با زبان کردی به دلیل کتب مقدس آنان است که به این زبان نوشته شده
است. البته شمار ایزدیان غیر کرد زبان بسیار اندک قلمداد می شود.
وجـه
تسمیـه واژه ایزدی
ایزدیان
خود را “ایزدی”? می خوانند. واژه ی ایزد در اوستا “یزتا” و در زبان
پهلوی “یزته” یا “یزت” است که در فارسی و کردی امروز (زبان ایزدیان)
“ایزد” به معنی خدا است. گروهی ایزدیان را “یزیدی”
و منتسب به یزید بن معاویه و گروهی منتسب به به یکی از خوارج نهروان بنام
یزید بن أنَیسه خارجی می دانند. این اشتباه از آن جهت رخ داده که اعراب واژه
ی “یزیدی” را که بر گرفته از تلفظ پهلوی آن است، مرتبط با نام یزید در
زبان عربی گرفته اند. البته ایزدیان خود نیز به دلیل آزار و اذیت اعراب و
تظاهر به عرب بودن در این تحریف بی نقش نبوده اند و یزید ابن معاویه را یکی
از مقدسین خود می دانند.
ایزدیان
خود
معتقدند که از نسل “یزدان” اند. ایشان معتقدند که خدا (شیطان- ملک
طاووس)
چون می خواسته ملت ایزدی را از دیگر ملل ممتاز سازد، برای “شاهد ابن جراح” پسر حضرت آدم ،که بدون جفت –همشکم- متولد شد، فرشته ای از بهشت فرستاد تا با او ازدواج کند. حاصل این ازدواج پسری به نام “یزدان” است که ملت یزیدی از نسل او هستند.
تاریخچــه
قدمت
دین ایزدی به پیش از ورود اسلام به سرزمین کردستان بر می رسد. به
درستی پیدایش این دین مشخص نیست. با توجه به شواهد به نظر می رسد که این
دین شکلی تحریف شده از مهرپرستی و ادامه ی اندیشه ی زروانی باشد که به
دلیل فشارهای فراوان در زمانهای مختلف و به ویژه در دوران
ساسانی و اسلامی خود دست به تحریف این دین زده اند و آنچه امروز تحت عنوان
دین ایزدی می شناسیم آئینی است که تحت تأثیر مانویت قرار گرفته و عقاید
ثنویت زرتشتی بر آن تأثیر داشته است. تأثیرات فراوانی نیز از دین یهود و
فرقهء “نسطوری” و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در دینورزی ایزدی قابل
مشاهده است.
اولین دانشمندی که توجه محققان را به آنها جلب کرد، احمد تیمور پاشا بود که در کتاب الیَزیدیه و مَنشاء نحلَتِهِم به این مساله اشاره میکند که پیش از قرن ششم هجری قمری نامی از این قوم در تاریخ نیامده بود که این زمان همان زمانی است که شیخ عدی3به میان آنها آمده و طریقهء “عدویه” را در میان آنها بنیان نهادهاست. ابوفراس در کتاب خود که به سال 752ری قمری تالیف شدهاست آنها را به همین نام خوانده است.محقق دیگر، ابوسعید محمد بن عبدالکریم سمعانی در کتاب الانساب مینویسد :جماعت بسیاری را در عراق در کوهستان حلوان و نواحی آن دید که یزیدی بودند و در دیههای آنجا به صورت مردم زاهد اقامت داشتند و گِلی به نام “حال” میخورند. این گل را برای تبرک از مرقد شیخ عدی برمیدارند و آن را با نان خمیر میکنند و بصورت قرص درآورده و گاه گاه میخورند و آن را “برات” نامند.
یکی
از بزرگترین مقدسین ایزدیان شیخ عدی است که مقامی الهی دارد. برخی او را که
نام کامل و کنیهاش “شرفالدین ابوالفضائل عدی بن مسافر بن اسماعیل بن
موسی بن مروان بن حسن بن مروان” است را منصوب به مروان بن حکم میدانند و در
امویت او اتفاق نظر دارند. او را مردی صالح و باتقوا دانستهاند که در
بعلبک به دنیا آمدهاست از شام به منطقه سنجار آمده و به انتشار طریقه
عدویه پرداخته و توانسته یزیدیها را بدور خود جمع نموده و به خدا پرستی و
رعایت برنامه های اسلامی وادار نماید. بعدها در کوهستان حکاری در کردستان و در
موصل سکنی گزیدهاست. در این زمان او به “شیخ عدی حکاری” موسوم میگردد.
با
تکیه بر مستندات خود ایزدیان: شیخ عُدی بن مسافر در
سال 467ری قمری مطابق با 1074لادی در روستای “بیت فار”4
واقع در 37مایلی جنوب “بعلبک” در لبنان بدنیا آمد. پدرش مسافر
بن
اسماعیل؛ مسلمانی معتقد بود. عُدی بن مسافر پس از گذراندن دوران کودکی،
جهت
کسب علوم از روستای خویش در لبنان رهسپار بغداد شد. در آنجا بود که با “شیخ عبدالقادر
گیلانی” -مؤسس طریقت تصوف قادریه- دوستی صمیمی یافت، شیخ عُدی به زودی به منطقه
ای کوهستانی در نزدیکی شهر سنجار رفت و در روستایی به نام “لالش” گوشه
نشین شد و به ریاضت و زهد پرداخت.
بسیاری
بر این توافق دارند که وی در آغاز ورود به منطقه ی لالش در غاری مسکن گزید
و زندگی صوفیانه ای را پایه گذاشت. این سبک زندگی که شیخ عدی پیشه کرده بود
بی شباهت به آداب زندگی دیرهای نسطوری پیرامونش نبود. بتدریج مردم بومی
منطقه ی لالش که کشاورز و دامپرور بودند و پنهانی پیرو دین کهن خویش بودند،
گرداگردش
جمع شدند و زُهد او حدیث عام و خاص گردید و تا هنگام درگذشتش در
سال557حری
قمری (و یا شاید 555 یا558 به کار وعظ و نصیحت مردم ادامه داد. و
پس
از مرگ همان جا در لالش در همان مکانی که گوشه نشینی اختیار کرده بود،
بخاک
سپرده شد.
کرامات
بسیاری از سوی ایزدیان به شیخ عُدی نسبت داده می شود. مستشرق غربی جان
گست که تحقیقات جامعی بر روی ایزدیان انجام داده است، می نویسد: “پس از مرگ
شیخ عدی جایگاه او در نزد ایزیدیان چنان بالا رفت که در ابتدا او را یک
پیامبر تصور می کردند. پس از مدتی مدعی شدند که او وزیر خداست و اینکه امور
زمین و آسمان با تدبیر او انجام می شود و می گویند: حکم آسمان در
دست خدا و حکم زمین در دست شیخ عدی است، او شریکی عزیز در نزد
خداست
که خواسته ی او رد نمی شود، بلکه او روح مقدس و پاک کننده ی جان
هاست.
اوست که بر انبیاء فرود می آید و حقایق دین و آموزه های دینی را بر
آنان
وحی می کند.”
جان
گست در جایی دیگر از کتاب خود می نویسد: “در میان یزیدیان افسانه ای به
این شرح رایج است، آنان معتقد اند شیخ عدی در سن پانزده سالگی به دنبال
سرنوشت خود از روستای بیت فار مهاجرت کرد و بعد از گذشت پنج سال در شبی
از شبها در زیر سایه ی مهتاب هنگامی که سوار اسب خود بوده به گوری قدیمی و
مخروبه می رسد و در برابر آن متوقف می شود، در این هنگام شبحی از دل زمین
بیرون می آید و جلوی او می ایستد که به اندازه ی دو شتر بوده و طول
دستهایش به هشت پا می رسید و سری همچون گاومیش و پشمی بلند و خشن و چشمانی بزرگ و
گرد همچون گاو نر که به رنگ سبز می درخشید و پوستی سیاه و تیره داشته. در
این هنگام قبر به اشاره ی آن شبح چنان بزرگ می شود که به ابرها رسیده و
شکل مناره به خود گرفته و شروع به لرزیدن می نماید. شیخ عدی
درحالی که از ترس آنچه که می دید می لرزید، پایش به آفتابه آبی که
نزدیکش
بود می خورد. سپس شبح به جوان زیبارویی که دمی سبز رنگ چون طاووس
داشته
تغییر شکل می دهد و به او می گوید: “نترس، فقط این مناره خواهد ریخت و
همه
ی جهان را ویران خواهد کرد، ولی تو و کسانی که به تو گوش فرا دهند،
آزاری
نخواهند دید و شما بر ویرانه ها حکومت خواهید کرد. من ملک طاووس هستم
و
تو را برگزیدم تا دیانتم را در جهان اعلام کنی.”
پس
از درگذشت شیخ عدی بن مسافر، برادرزاده او شیخ حسن بن
ابوالبرکات ملقب به تاج العارفین جانشین وی شد. این شیخ حسن مؤلف یکی از
دو کتاب مقدس دیانت ایزدان مشهور به مصحف رَش است. در دوره ی او بود که
بدرالدین لؤلؤ حاکم موصل از ترس آنکه وی کردهای منطقه را بر علیه او بشوراند،
او را گرفته و در بند کرد و سپس دستور داد او را با تسمه ی سیمین خفه
کنند.
دکتر
محمد التونجی می نویسد: “هنوز هم در میان طوایف یزیدی، کسانی
هستند که معتقد اند شیخ حسن بن ابوالبرکات کشته نشده است و روزی باز
خواهد گشت و به این امید مال نذری و زکات انباشته می کنند و منتظر بازگشت او
هستند. امروزه قبیله ای که اصل و نسب آنها به شیخ حسن (تاج العارفین) می
رسد، متولی اداره ی جامعه ی یزیدیان هستند و حفاظت از اصول دیانت یزیدیه و
آموزش قوال ها(قاریان مذهبی) را برعهده دارند.”
آرامگاه
شیخ عدی بن مسافر و برخی مریدانش در خانقاه وی واقع در روستای لالش
برای ایزدیان حکم قبله را پیدا کرده است و ایزدیان در موسمی خاص جملگی به
زیارت آن می روند، گرد آن طواف می کنند و با آب چاه مجاور آن غسل می کنند
و هر شب سرتاسر آن بقعه را با چراغ های روغن سوز روشن نگه می دارند. بر اساس
شریعت ایزدیاتی (ایزدیگری) بر ایزدی واجب است که به هر جایی که می رود یک
مشت از خاک تربت شیخ عُدی را همراه داشته باشد.
ایزدیان در ویکی پدیا
یزیدیان، ایزدیها یا ایزدیان یا یزدانی ها (به کردی: Êzidî یا ئێزیدی) اقلیت مذهبی کردی هستند که در شمال عراق ،سوریه، جنوب شرقی ترکیه و قفقاز زندگی میکنند. شمار مهاجران ایزدی در چند دهه اخیر در اروپا رو به فزونیست. ایزدیان به زبان کردی با گویش کرمانجی صحبت میکنند. آیین ایشان، ایزیدی،[۱۵] میباشد. آیین یزیدی مخلوطی از اسلام غیرمعمولی، مسیحیت شرقی، زرتشتی، و احتمالاً مهرپرستی است.[۱۶]
اجداد ایزدیان به وسیله شیخ عدی مسلمان شدند. شیخ عدی و ملک طاووس دو عنصر مهم در آیین ایزدیاناند. طاووس، نماد طایفه یزیدیه است. ایزدیان معتقدند که طاووس نماد «فرشته اعظم» است.[۱۷] به دلیل وجود هفت فرشته، در راس آنها ملک طاووس، در جهانبینیشان، یزیدیان متهم به شیطانپرستی شدهاند زیرا ملک طاووس به عنوان نمادی از شیطان تعبیر میشود.[۱۶]
ایزدیان در کردستان عراق، کردستان ترکیه، کردستان سوریه و قسمت کردنشین ارمنستان و اطراف تفلیس زندگی میکنند. البته تعدادی نیز به آلمان و برخی کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند. اگرچه آماری رسمی و مشخص در مورد آنان در دست نیست، اما شمار آنان در مجموع این کشورها تا پانصدهزارنفر برآورد میشود که حدود دویستهزارنفر از آنان در عراق زندگی میکند. ولی بنا به گفته تحسین سعید بیک امیر ایزدیان جهان، آنان در عراق بین ۶۰۰٬۰۰۰ الی ۷۰۰٬۰۰۰ نفر و در دنیا نیز حدود ۱٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر هستند.[۱۸]
این گروه، عمومی این گروه که به طور عموم خودشان را ایزدی Ēzdī (یا یزیدی) می خوانند. بیشتر پژوهشگرا غربی نام آنها را برگرفته از یزید بن معاویه می دانند، گرچه خود یزیدیان، ترجیح می دهند که نام مذهبشان را از ایرانی باستان yazata، فارسی میانه yazad (یزدانی بودن) بدانند و این فرضیه، به طور گسترده پذیرفته شده است.[۱۹]
این دین پیش از ورود اسلام در مناطق یاد شده، وجود داشتهاست و تحت تأثیر ادیان زرتشتی و مانوی قرار گرفتهاست و عقاید مهرپرستانه و زرتشتی بر آن تأثیر داشتهاند. تأثیراتی از دین یهود و فرقهٔ «نسطوری» و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع برشمرده شدهاند. در منابع مربوط به فرقههای اسلامی آن را فرقهای از جمله غلاة شیعه دانستهاند ∗.
اهل این کیش، بهوسیلهٔ شیخ عدی بن مسافر اموی که عوام وی را «شیخ عدی» (Şêx Edî) مینامند مسلمان شدند. بعضاً گفته شدهاست که ایشان بدلیل تشابه نام یزید با کیش خود او را امام و قدیس خود دانسته و حتی به مقام خدایی رسانیدهاند. اولین دانشمندی که توجه محققان را به آنها جلب کرد، احمد تیمور پاشا بود که در کتاب «الیَزیدیه و مَنشاء نحلَتِهِم» به این مساله اشاره میکند که از این قوم پیش از قرن ششم هجری قمری نامی در تاریخ نیامده بود که این زمان همان زمانی است که شیخ عدی به میان آنها آمده و طریقهٔ «عدویه» را در میان آنها بنیان نهادهاست. ابوفراس در کتاب خود که به سال ۷۵۲ هجری قمری تالیف شدهاست آنها را به همین نام خواندهاست.
محقق دیگر، «ابوسعید محمد بن عبدالکریم سمعانی» (درگذشته به سال ۵۶۲ هجری قمری) در کتاب «الانساب» مینویسد: «جماعت بسیاری را در عراق در کوهستان حلوان و نواحی آن دید که ایزدی بودند و در دیههای آنجا به صورت مردم زاهد اقامت داشتند و گِلی به نام «حال» میخورند. این گل را برای تبرک از مرقد شیخ عدی برمیدارند و آن را با نان خمیر میکنند و بصورت قرص درآورده و گاه گاه میخورند و آن را «برات» نامند.»نام خدای آنها (بالاترین مرتبه ربانی) یزدان است. تصور بر آن است که او در چنان منزلت بالایی است که نمیتواند مستقیماً پرستش شود. نقش این مرتبه الهی در عین حال نقشی غیرفعال است. او خالق جهان است ولی نگهدارنده آن نیست. هفت روح (فروهر) بزرگ از او منبعث شدهاند که مهمترین آنها فرشته طاووس یا آنطور که در آیین ایزدی نامیده میشود، ملک طاووس، قیم اراده الهی است. در آیین مسیحیت باستانی طاووس نماد بدمنشی بود بخاطر آنکه گفته میشد گوشت او فاسد نمیشود. ملک طاووس در باور ایزدیها نفس آغازین الهی و از او جدا ناشدنی است و با این ارزیابی آیین ایزدی تکخدایی است.
ایزدیها پنج بار در روز ملک طاووس را عبادت میکنند. نام دیگر او شیطان است که در عربی به فرشته رانده شده از درگاه خدا گفته میشود. همین موجب شده که به ایزدیها انگ اشتباه "شیطانپرست" زده شود. ایزدیها به تناسخ اعتقاد دارند، به این معنی که روح به طور متناوب تا تطهیر کامل در جسم حلول میکند و به این شکل کاربرد دوزخ از بین میرود.
بدترین سرنوشت برای یک پیرو آیین ایزدی، رانده شدن از جامعه ایزدی است چرا که این به معنی آن است که روح او دیگر هرگز پیشرفتی نمیکند. گفتگو با هر دین و آیین دیگر هم برای آنها مطلقاً ناممکن است.در ارتباط با پنهان نگاهداشتن بخشی از کیش ایزدیها درک نادرستی از ارتباط این آیین با فلسفه دوگانگی جهان زرتشتیان (نور و تاریکی) و حتی خورشیدپرستی ایجاد شده است.
ایزدیها تاریخ مذهب خود را به چهارهزارسالپیش میرسانند اما به گفته پژوهشگران، کیش ایزدی در قرن چهاردهم میلادی در جنوب جلگه بینالنهرین پدید آمدهاست.
عقاید ایزدیها تلفیقی از مذاهب گوناگون است که در این منطقه رواج داشتهاند. برای نمونه، آنها مانند زرتشتیان، مانند کلیمیان به قربانی و نذورات، مانند مسیحیان به غسل تعمید و مراسم عشای ربانی و عروس در لباس سرخ از کلیساهای مسیحی بازدید میکند[۲۰] و مانند مسلمانان به سنت ختنه معتقدند. اعتقاد به تناسخ و سیر تکاملی روح از طریق زایشهای پیدر پی و دمیدهشدن در کالبدهای پیاپی، ایزدیان را با مسالک شرقی پیوند میدهد. از سوی دیگر، ایزدیان همچون مسلمانان روزانه پنج بار به شیوه خود نماز میگزارند، اما قبلهشان در چهار بار از این نمازهای پنجگانه، خورشید است و در نیمروز، مقبره شیخ عدی بن مسافر، صوفی عرب قرن ششم هجری که به باور مورخان، بنیانگذار کیش ایزدی است.
ایزدیها دارای دو کتاب مقدساند: یکم کتاب جلوه که در آن اصول اعتقادی آنها تشریح شدهاست و در کتاب دیگری به نام مصحف رش (کتاب سیاه) مجموعه ادعیه و سرودهای آنها در ستایش بزرگانشان ثبت شدهاست.
علویان، کاکهایها (اهل حق) و شیدلیها که همگی در مناطق کردنشین ایران، عراق، ترکیه و سوریه و نواحی همجوارشان زندگی میکنند، از این دسته مذاهب به شمار میروند[نیازمند منبع] و همگی این وجه مشترک را دارند که از سویی آداب نیایش جمعیشان همچون نذر و نیاز و قربان به یکدیگر شباهت دارد و با صوفیان مسلمان مشترک است و دیگر اینکه گرچه پیروانی از میان ترکان و اعراب هم پیدا کردهند، مرکز عمده نشو و نموشان کردستان عراق بوده و فرهنگ و زبان کردی رکن مهمی از آیین آنان را تشکیل میدهد.
باور بر این است که نام کیش ایزدی ریشه در واژه فارسی ایزد دارد. عناصری همچون ستایش خورشید و آتش در این آیین نشانههایی از باورهای باستانی ایرانیان، مهرپرستی و دین زرتشت دارد.
زیارتگاهها (معابد) آنها اغلب با تصویر خورشید آراسته شده و گورهای آنها به سمت شرق، در جهت طلوع آفتاب هستند.[۲۰]
«ایزدیان» هم مثل بسیاری از پیروان ادیان باستانی اعتقاد دارند که «جهان و هرچه در او هست» از چهار عنصر اصلی یعنی «آب، باد، خاک و آتش» ترکیب یافتهاست.
خداوند به ادعای خود، مشابه باور معمول ادیان سامی، انسان را از آب و خاک آفرید در حالیکه به باور خود خداوندی خدا فرشتگان درگاه ابدیت همه از جنس آتشند؛ و آتش به باور آنها بر گل ﴿ممزوج آب و خاک﴾ ارجحیت دارد. از این رو وقتی خداوند از همه فرشتگان بارگاهش ﴿از جمله ملک مقرب، طاووس﴾ میخواهد که در مقابل ساخته دست او، آدم، تعظیم کنند، ملک طاووس «شیطان» از این دستور نابجای ایزدی سر میپیچد و از همان زمان سر به شورش میگذارد، شورشی که تا روز حشر ادامه خواهد داشت و ایزدیان آن را شورشی بر حق و از روی حکمت خداوند میدانند و شیطان را لعن نمیکنند و معتقدند که در آخرالزمان او مشمول لطف و بخشش پروردگار خواهد گشت.
تصاویر ملک طاووس همهجا در معابد، زیارتگاهها و گورهای ایزدیها وجود دارد.
پژوهندگان و کلامشناسان اسلامی آنها را بدلیل باور به نسخ اسلام در آخرالزمان، جزو غُلات دانستهاند.
ایزدیها همچون صوفیان در مراسم خود به ذکر و سماع میپردازند و پیروان این کیش، به طبقات پیر و شیخ و مرید تقسیم میشوند.
در ماه دسامبر، ایزدیها سه روز روزه میگیرند و بعد از آن با پیر خود شراب مینوشند. نام خدای آنها (بالاترین مرتبه ربانی) یزدان است، او خالق جهان است ولی نگهدارنده آن نیست. هفت روح (فروهر) بزرگ از او منبعث شدهاند که مهمترین آنها فرشته طاووس یا آنطور که در آیین ایزدی نامیده میشود، ملک طاووس است.[۲۰]
نزدیکترینها به ایزدیها، چه در باور و اساطیر، همچون اعتقاد به ملائک هفتگانه و تناسخ و سنتها و آیینها، طایفه یارساناند که در عراق «کاکهای» و در ایران «اهل حق» نامیده میشوند که بسیاری از ایرانیان آنان را به اشتباه «علیاللهی» میشناسند؛ نامی که همچون «شیطانپرست» برای ایزدیها، مورد پسند خود آنان نیست.
پارهای از پیروان اهل حق نیز در مورد شیطان نگرشی همچون
ایزدی هادارند.
ایزدیها نیز
به اهل حق احساس نزدیکی میکنند و آنان را در جمع خود شرکت میدهند با این حال با آنان وصلت نمیکنند.
اکثریت اهل حق
را نیز همچون ایزدیان، کردها تشکیل میدهند، اما در ایران و عراق و قفقاز، این
آیین در میان ترکان نیز پیرو دارد.
پژوهشگران در سالهای اخیر نشان دادهاند که زیارتگاهها (معابد) آنها اغلب با تصویر خورشید آراسته شده و گورهای آنها به سمت شرق، در جهت طلوع آفتاب هستند و آنها عناصر مشترک زیادی با اسلام و مسیحیت دارند.
کودکان به دست یک پیر (موبد) با آب متبرک غسل تعمید داده میشوند،
در
زمان ازدواج،
پیر یک نان را دو نیمه میکند و نیمی از آن را به عروس و نیمه دیگر را به داماد میدهد.
عروس در لباس سرخ از کلیساهای مسیحی بازدید میکند. در باور ایزدیها، شیطان دشمن اصلی بشریت
نیست، بلکه مقربترین فرشته خداوند و نخستین آفریده اوست و ملکطاووس نام دارد؛ فرشتهای که
خداوند تنها با این انگیزه به او فرمان داد به آدم سجده کند که او را بسنجد و هنگامی که او از سجدهکردن
سر باز زد، بر تقربش به
درگاه الهی افزوده شد و خداوند اداره جهان را به او سپرد. ایزدیها بر این باورند که قدمت کیش آنان به زمان پیدایش بشر باز میگردد و یزیدیان از
نسل
آدم اند و نه از نسل حوا. در حالی که در باور ادیان ابراهیمی، ابنای بشر حاصل ازدواج آدم
و حوا هستند، یزیدیان خود را حاصل پسری میدانند که از بذری که آدم کاشت پدید آمد
و سپس با یک حوری وصلت کرد.[نیازمند منبع]
به این ترتیب،
یزیدیان خود را تافتهای جدابافته میدانند که نباید با دیگر اقوام وصلت کنند و
دیگر ابنای بشر را به کیش خود بپذیرند.[نیازمند منبع]
ایزدیها
همواره جمعی بسته بودهاند؛ خود را قومی برگزیده میدانند، بیگانگان را به میان خود راه نمیدهند و اعتقادات خود
را از دیگران مخفی نگه
میدارند.
در ماه دسامبر، ایزدیها سه روز روزه میگیرند و بعد از آن با پیر خود شراب مینوشند. از روز پانزدهم تا بیستم سپتامبر ایزدیها مراسم زیارت همگانی سالانه از آرامگاه شیخ عدی در لالش، در شمال موصل را برگزار میکنند که طی آن در رودخانه یک مراسم آیینی غسل دارند. ایزدیها همچنین مراسم قربانی حیوانات و ختنه دارند.[۱]
ایزدیها، قرنها در سکونتگاهها در روستاهای دورافتاده در کردستان و در انزوا زیستهاند و همسایگان مسلمان و مسیحیشان آنان را با نام «شیطانپرست» میشناسند،عنوانی که ایزدیها برای خود نمیپسندند. اما شاید همین نگاه به یزیدیان، آنان را آماج حمله مسلمانان تندرویی کرده باشد که ریختن خون «کفار» را مباح میدانند؛[نیازمند منبع] آن هم کفاری که شیطان، دشمن اصلی بشریت را میپرستند.آنها در چند دوره مورد تهاجم قرار گرفتند بیشترین مشکلات و قتل و عام آنها در دوره خلافت عثمانی اتفاق افتاده است.[۲]
با تمام این جدایی پیشگی، ایزدی هااز تبار دیگر کردهایی اند که در جوارشان زندگی میکنند و زبانی متفاوت با آنان که گویش کرمانجی (کردی شمالی) است ندارند.
با وجود آنکه در باور ایزدیها، دین آنان پیشینهای به قدمت تاریخ بشر دارد اما مورخان، کیش ایزدی را در شمار دیگر فرقههایی طبقهبندی میکنند که پس از اسلام، به نیت احیای سنتهای پیشینیان و با انگیزه حفظ و بازیافت هویت تاریخی در نقاط مختلف خاورمیانه زاییده شدند و رشد کردند؛ هرچند بنیانگذارانشان صوفیهای مسلمان بودند.
شمار اندکی از ایزدی هاعرباند و در زمان حکومت صدام حسین در عراق، دولت مرکزی میکوشید با
انگشت نهادن بر همین اقلیت عرب، عرب بودن بانی کیش ایزدی و عرب تبار قلمدادکردن دیگر ایزدیها،
آنان را بسوی خود جلب
کند و هم اینکه از آنان به عنوان اهرمی علیه دیگر کردها که رکن عمدهای از ناراضیان حکومت حزب بعث را تشکیل میدادند، استفاده کند.
شاید یکی از
دستآویزهای حملاتی که به یزیدیان میشود، پندار افرادی باشد که به هواداری ایزدیها از صدام حسین در زمان حکومت او
اعتقاد دارند.
اما پارهای از جوانان ایزدی هم بودند که صرف نظر از باورهای اجدادی خود مبنی بر دوریگزیدن از پیروان دیگر ادیان، وارد جنبشهای چپگرا در میان کردان عراقی شدند و در صف پیشمرگان با حکومت صدام حسین جنگیدند. خانوادههای آنان نیز چون بسیاری دیگر از کردهای عراقی آماج حملات انتقامجویانه ارتش قرار گرفتند و خانمان خود را از دست دادند.
با تشکیل حکومت خودمختار کرد در شمال عراق و برپایی مجلس قانونگذاری محلی در این منطقه، ایزدیها برای نخستینبار در قانونگذاری و حکومت سهیم شدهاند و نمایندگانی در مجلس محلی و همچنین مجلس ملی عراق دارند.
با این حال، نخستین ایزدی که قانونگذار شد، نه در عراق بود و نه در هیچ کجای دیگر در این منطقه؛ بلکه دختر جوانی بود در آلمان که از سوی حزب سوسیال دموکرات این کشور به پارلمان اروپا راه جُست.
فلکناز اوجا که هشت سال پیش در سن ۲۲ سالگی نماینده پارلمان اروپا شد و اکنون دومین دوره قانونگذاری خود را در جمع قانونگذاران اتحادیه اروپا میگذراند، از خانوادهای کرد ایزدی از ترکیه در آلمان متولد شده و روابط نزدیکی با گروههای کرد ترکیه دارد.
گفته میشود در آلمان سیهزار ایزدی زندگی میکنند که عمدتاً از پناهندگان کرد عراقی و ترکیهایاند و بزرگترین جامعه ایزدی در خارج از قلمروی اجدادیشان را تشکیل میدهند.
ایزدیها از فرهنگی پرمایه و غنی برخوردارند که موسیقی در آن نقش برجستهای ایفا میکند.[نیازمند منبع]
پرستش آنها با آداب رنگین و رسوم زیبایی همراه است: سرودخوانی جمعی، رقص و سماع به سبک صوفیان، مراسم آبتنی و شستشو، افروختن شمع و بخور، نذورات و دعاخوانی گروهی برای مردگان...
زنان ایزدی در مناطق "سنجر"، لباسهای سنتی سفید میپوشند. [۳]
آنها مانند سایر اقوام عراق در زمان رژیم بعث حاکم بر عراق بهشدت زیرفشار بودند.
رژیم سابق عراق که به وفاداری آنها اطمینان نداشت،[نیازمند منبع] آنها را وادار میکرد از قلمروی کوهستانی خود به زمینهای بایر کوچ کنند.
طی این کوچهای اجباری، بسیاری از مراتع و کشتزارهای آنها نابود شد، بسیاری از آنها مجبور به ترک عراق شدند و اینک به عنوان پناهنده در کشورهای غربی زندگی میکنند.
آرامگاه شیخ عدی
آرامگاه شیخ عَدی در روستای لالش در ۳۶ کیلومتری موصل در شمال عراق، قبله گاه ایزدیها است و هر ایزدی در صورت توانایی باید در طول عمرش دستکم یکبار به زیارت این آرامگاه برود.
موسم این «حج»، تابستان است. در کنار قبلهگاه یزیدیان، چشمهگاه مقدسی قرار دارد که زمزم خوانده میشود. کوهی مقدس است که نامش را عرفات نام نهادهاند. پلی نیز هست به نام پل صراط. در موسم زیارت گاوی را هم قربانی میکنند.
برخی او را که نام کامل و کنیهاش «شرفالدین ابوالفضائل عدی بن مسافر بن اسماعیل بن موسی بن مروان بن حسن بن مروان» است را منسوب به مروان بن حکم میدانند و در امویت او اتفاق نظر دارند. او را مردی صالح و باتقوا دانستهاند که در بعلبک سوریه به دنیا آمدهاست و بعدها در کوهستان حکاری در کردستان و موصل سکنی گزیدهاست. در این زمان او به «شیخ عدی حکاری» موسوم میگردد. او بین سال ۵۵۵ تا ۵۵۸ هجری قمری در حالی که نزدیک به ۹۰ سال سن داشتهاست از دنیا میرود و وی را در زاویهٔ خود در حکاری دفن میکنند.
بر روی سنگ قبر وی چنین نوشته شدهاست:
بسم الله الرحمن الرحیم خالق السماء و الارض، اخفض هذه المنزل محل الشیخ العدی الحکاری، شیخ یزیدیه.
از اعیاد معروف ایزدیها میتوان «شامیرام» را نام برد.
عقاید آنها از دیدگاه سایت موسسه آموزشی پژوهشی مذاهب اسلامی
وجه تسمیه یزیدیان:
بنا بر نقلی واژۀ یزیدیه مشتق از کلمۀ«ایزد» یا «یزته» است که در فارسی باستان به معنای دین خدایی است.در دوران اسلامی به یزدان مبدل شده و عربها چون معنی یزدان را نمی دانستند آنرا به یزید تعبیر نمودند،لذا آنها را به یزید بن معاویه نسبت دادند و آنها را یزیدی نامیدند.
برخی گویند: به نظر میرسد نام فارسی آن و انتساب آنها به مفهوم «ایزد»در دین زرتشت، صحیح تر باشد.
البته آیین یزیدیان یا ایزدیان یا یزدیان یا فرقۀ عدویه و شیطان پرستان دارای اصل و اساس روشنی نیست و محقق نیز به نتیجۀ مشخصی نمی رسد.
زمان پیدایش، مؤسس، نام دقیق، پیشینه و دین اصلی و قدیمی آنها مشخص نمی باشد.
جایگاه ونقش یزید دقیقا معلوم نیست، ومشخص نیست یزید مورد احترام آنها در اصل آیا یزید بن معاویه است، یا یزید بن أنیسه از خوارج یا فرد دیگری.
پیشینۀ مسلک یزیدی
این مسلک پیش از ورود اسلام در مناطق عراق و ایران، وجود داشته است و تحت تأ ثیر ادیان «زرتشتی» و«مانوی» قرار گرفته است و عقاید «مهر پرستانه»و «ثنویت زرتشتی » بر آن تاثیر گذاشته است.
تاثیراتی از دین یهود و فرقۀ «نسطوری» و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع دیده میشود.
دامنۀ کوه سنجار در شهر موصل عراق محل اصلی زندگی شیطان پرستان قدیمی بوده است.
این فرقه مرشد ورئیس خود را «شیخ شرف الدین ابوالفضائلی بن مسافربن موسی بن مروان بن حسن بن مروان» میدانند.
وی مرشد طریقۀ صوفیه معروف به عدویه است و در سال 467ه در روستای بیت فار در جنوب بعلبک به دنیا آمد و معاصر و دوست عبدالقادر گیلانی مؤسس طریقۀ صوفیۀ قادریه است.
او به فضل و زهد معروف بوده است ودر حدود سال 557ه در سن نود سالگی در گذشت و در هکاریۀ،در منطقۀ کردستان عراق و نزدیکی شهر موصل در خانقاه خود دفن شد.[1]
شیخ عبدالقادر گیلانی در وصف او میگوید :«اگر پیامبری با تلاش و مجاهدت به دست میآمد، عدی بن مسافر آن را به دست میآورد»[2].
یکی از سفارشات شیخ عدی به پیروانش، دوری از کتاب و سواد بود که در نتیجه اکثر یزیدیان بی سوا د هستند و عقاید آنها سینه به سینه منتقل میشود و به همین دلیل، اولا : عقاید آنها مخفی مانده و منتشر نشده است، ثانیا : برخی از آن عقاید تغییر نموده است.
بعد از شیخ عدی این فرقه به سرعت دچار انحراف شدند. جانشینان وی، نیمه خدایانی شدند که در اساطیر یزیدیه همراه با فرشتگان و ملک طاووس«شیطان» در آفرینش جهان نام آنها برده میشود.لذا یزیدیان میراث خود را احیا نموده و به اصل زرتشتی خود باز گشتند.
آنان پس از اینکه ظاهرا مسلمان شدند معتقد به امامت یزید و سپس الوهیّت وی شدند، تعدادی از خدایان را با او شریک نموده و شروع به پرستش آنها نمودند.
آنها شیخ عدی را در بالاترین مرتبه ها قرار دادند[3].
یزیدیه، برخی شیخ عدی را خدا و برخی شریک خدا میدانند.بعضی دیگر وی را وزیر اعظم خدا میدانند که فرمانی بدون رأی و مشورت او صادر نمی شود.
اصول اعتقادی یزیدیان :
1-اعتقاد به خدای یگانه و ناظم آسمانها و زمین و آفرینش هفت فرشته برای یاری خداوند،بدین صورت:
خلق شیطان یا ملک طاووس در روز یکشنبه.
دردائیل یا شیخ حسن در روز دوشنبه.
اسرافیل یا شیخ شمس الدین در روز سه شنبه،
میکائیل یا شیخ ابوبکر در روز چهار شنبه.
جبرائیل یا شیخ سجادین در روز پنج شنبه.
شمنائیل یا شیخ ناصر الدین در روز جمعه.
ملک نورائیل یا شیخ فخر الدین روز شنبه.
سپس خداوند به کمک این شیوخ جهان را آفریدو سپس با کشتی آمد به روستای لالش و زمین و آسمان را به صورت کنونی در آورد.
3-اعتقاد یزیدیان نسبت به شیطان:
آنها میگویند ما به جز خداوند عالمیان، ملک طاووس را از آن رو گرامی میداریم که او منشأ همۀ پلیدی ها است و باید او را راضی کنیم تا از انتقام او خلاص شویم و به سعادت دنیا و آخرت برسیم.
خداوند کریم نیز عاقبت با ملک طاووس آشتی میکند و لعن کنندگان او را هلاک خواهند شد. شیخ عدی مردم را از دشنام و نفرین کردن باز میداشت ولی پیروانش آنرا بال وپر دادند تا جایی که لعن شیطان را حرام و قتل لعن کننده را واجب میدانند.
آنها معتقدند همۀ فرشتگان با سجده بر آدم مشرک شدند مگر ابلیس که سرور فرشتگان شد.لذا شمایل ملک طاووس را احترام میکنند واین کار را موجب پاکی از گناهان و قبولی عبادات میدانند.
یزیدیان معتقدندآدم وحوا را خداوند خلق نمود و کار آنها را به ملک طاووس سپرد و به وسیلۀ او «شیطان» آنها از بهشت بیرون رانده شدند.
آنها معتقدند :یزیدیان تنها از نسل آدم هستند و سایر انسانها از نسل مشترک آدم وحوا هستند.لذا اختلاط و ازدواج با فرزندان آدم و حوا را جایز نمی دانند.
تکالیف مذهبی یزیدیان:
ارکان عبادت یزیدی ها چهار عمل است.1-نماز 2- روزه3- زکات4- حج.
1- نماز: به این کیفیت که هنگام طلوع خورشید از خواب بر خاسته و پا برهنه رو به خورشید میایستند و چهار بار سجده میکنند و دعای مخصوصی را به زبان عربی، کردی، و فارسی میخوانند.
2- روزۀعمومی و خصوصی: سه روز روزه در روزهای سه شنبه، جهارشنبه و پنجشنبۀ ماه دسامبریعنی کوتاهترین روزهای سال.
روزۀ خصوصی هم هشتاد روز است. نیمی از آن را در بیستم ماه دسامبر شرقی و نیم دیگر را در بیستم ماه جولای شرقی آغاز میکنند.
3- حج: یزیدیان مرقد شیخ عدی را کعبه قرار داده و مراسم خود را در روز 15ماه سپتامبر شرقی (مطابق روز 28 سپتامبر غربی) آغاز میکنند و در بیستم سپتامبر شرقی (سوم اکتبر غربی ) تمام میکنند.
بر هر یزیدی در هر سنی که باشد واجب است سالی یک بار حج انجام دهد.
بعد از مراسم شراب میخورند و شادی میکنند و باید در حضور تصویر ملک طاووس چیزی به شیخ یا قوالها « کسانی که سرودهای دینی میخوانند » قوالها با خاک مرقد شیخ عدی قرص هایی درست میکنند و میفروشند این قرصها برای تبرک و حفظ سلامتی جسم و جان و خوردن به هنگام مریضی مفید است.
4- زکات: برهر مرید واجب است یک دهم محصول خود را به شیخ و.... بپردازد.
آداب و رسوم
1- مراسم ازدواج و طلاق:
ازدواج در میان آنها مراسم مفصلی دارد که مخصوص خود آنها است. عقد با تقسیم یک نان از خانۀ پیشوایان دین بین عروس و داماد و خوردن آن دو محقق میشود. طلاق نیز با پرتاب یک سنگ ریزه از طرف شوهر به سوی زن انجام میشود.
2- پوشیدن لباس آبی در این مسلک حرام است. لباس سفید را لباس اهل بهشت میدانند و بیشتر استفاده میکنند.
رهبران آنها غالبا لباس سیاه میپوشند و مردها خرقه ای از پشم سیاه روی پیراهن میپوشند و آنرا مقدس میدانند.[4]
3- برخی از در ختان بزرگ و قدیمی را تقدیس میکنند و با پار چه ای میپوشانند یا رنگ میزنند.
4- اگر کودکی آبله یا حصبه گرفت، از خاک قبر عدی بن مسافر در آب حل میکنند و به او میدهند و بدن کودک را با گل آن خاک میپوشانند تا شفا یابد.
5- رعد وبرق، ابر و آتش و خورشید و ماه و ستارگان را گرامی میدارند و به نان و چراغ احترام میکنند.
6- ختنه کردن قبل از ازدواج واجب است.
7-غسل تعمید دارند که در رودخانۀ «شمس » انجام میدهند و کفنهای خود را در این رودخانه میشویند.
8- آموختن سواد حرام است و سزای آن در دنیا قتل و در آخرت عذاب است.
آموختن عربی نیز ممنوع است. فقط یک نفر از نسل شیخ عدی حق دارد عربی و قرآن را یاد بگیرد ولی باید نام شیطان را از نسخۀقرآن پاک کند، چرا که کسی حق ندارد نام او را به زبان بیاورد.
9- نماز جماعت حرام است.
10- آب دهان انداختن توهین به ملک طاووس است و حرام است.
11- قضای حاجت در مستراح حرام است و نیز حمام کردن زیر سقف حرام است.و بعد از قضای حاجت، طهارت و استنجا جایز نیست.
12-گوشت خوک و تمام ماهی ها و گوشت آهو حرام است. خروس نیز برای مشایخ و رهبران حرام است.
15- کاهو، کلم، لوبیا کدو، بامیه، حرام است.
16- خوردن آب از مشک و کوزه ای که «بق بق» کند حرام است.
17- تراشیدن و چیدن سیبیل حرام است، ریش تراشیدن بهتر است ولی برای رهبران دینی ممنوع است.و در حضور غیر یزیدی و با تیغ او، تراشیدن ریش ممنوع است.
18- شرکت در نماز جماعت مسلمانان حرام است.
19- کوتاه نمودن ناخن حرام است.
20-غسل جنابت حرام است.
21- استفاده از اسب برای بار بری ممنوع است.
22- ترک وطن بیش از یک سال حرام است ومو جب جدایی زن از شوهرش میشود.
23- نگاه به زن غیر یزیدی و شوخی با او حرام است.
24- گوشت ذبح شده دیگران و آشامیدن از ظرف آب دیگران ممنوع است.
25-آنها شغل خاصی ندارند، ولی اکثرا به کشاورزی و دام پروری اشتغال دارند.[5]
26- تقویم آنها شمسی است و آغاز سال آنها روز چهارشنبه هفتۀ اول ماه آوریل است.
27- در شب چهارشنبه قربانی میکنند و میپزند و تا سپیده دم باید آنرا بخورند.
اما جناب آقای محمدعلی رجایی عقیده دیگری دارد و بصورت خیلی تحلیلی عقاید ایزدیان را بررسی کرده
ایزدیها یا ایزدیان (به زبان کردی: ئێزیدی) واژه ایزدی مشتق از کلمه «ایزد» است که: "در اوستا «یَزَتَ» و در پهلوی «یَزد» به معنی ستودنی ودر خور ستایش عنوان کلی همه مینویان دستیار وکارگزار آفریدگار همچنین عنوانی برای اَشَوَنان و پارسایان بزرگ وستودنی در جهان استومند است... واژه های یَسنَه، یَشت، یَزِشَنَ، ایزد، یزد ویزدان ( که جمع یزد=ایزد است وامروزه مفهوم مفرد دارد) و جشن در فارسی از همین بنیاد است" (اوستا،گزارش جلیل دوستخواه، پیوست ص940)
کلمه یعنی یَزَتَ یزتی و یَزدی در تداول عامه یَزِدی - و در زبان کردی ئیزدی- شده است، که تحت سیطره زبان عربی در منطقه و تحت تاثیر ساختار آوایی آن مصوت کوتاه اِ (کسره ز) به مصوت کشیده -ی- ئیزیدی، تبدیل شده است. به طور مسلم این آیین هیچ ربطی به یزید خلیفه امویان ندارد. آنها اقلیتی مذهبی بازمانده آیین های بسیار باستانی کلدانی -آشوری منطقه کردنشین هستند که در شمال عراق ،سوریه، جنوب شرقی ترکیه و قفقاز زندگی میکنند. ایزدیان به زبان کردی با گویش کرمانجی (کردی شمالی) صحبت میکنند. ایزیدی: یک دین باستانی کردی است که از دوران پیش از اسلام در میان این قوم وجود داشتهاست و در آئینهای باستانی چون مهرپرستی، دِواپرستی ومزدیسنای اولیه ریشه دارد.
جمعیت ایزدیهایی در اثر آزار، اذیت، کشتار وآوارگی و قتل عام های مکرر بویژه تحت حکومت عثمانی در سده های گذشته بطور قابل ملاحظهای کاهش یافته است. دکتر مامو عثمان عضو پارلمان منطقه کردستان عراق درباره جمعیت ایزدیان می گوید:"جمعیت ایزدیان حدود 500 هزار تن در عراق است و در تمام جهان نیز حدود یک میلیون ایزدی وجود دارد. پس ازجنگ و آزادی عراق، ما ایزدی ها به عنوان یکی از اقوام عراق پذیرفته شدیم و توانستیم در روند بازسازی
عراق شرکت کنیم. در کردستان عراق دین ما از نظر تعداد پیروان در مقام دوم پس از اسلام قرار دارد." و بنا به گفته تحسین سعید بیک رهبر ایزدیان، آنان در عراق بین 500 تا الی 600 هزار نفر و در دنیا نیز حدود یک میلیون نفر هستند." (گفتگوبا رادیو فردا مرداد1386)
ایزدیها، قرنها در این سکونتگاهها در روستاهای دورافتاده و در انزوا زیستهاند و همسایگان مسلمان و مسیحیشان آنان را با نام «شیطانپرست» میشناسند، عنوانی که ایزدیها برای خود نمیپسندند. در تاریخ ادیان، شیطانپرستی برچسبی طرد کننده وتحقیرآمیزاست که پیروان ادیان تغییر و تکامل یافته وجدیدتر به کسانی که همچنان به ادیان قدیمیتر باور داشتند، میزدند و خدایان آنان را شیطان و منشأ شر خطاب میکردند؛ همانگونه که زردشتیان در انشعاب از آیینهای باستانی تر، دَئِوَ ، دِوَ، دِواپرستی، آنها را به عنوان شیطان ودیو معرفی کردند. جالب اینکه ایزدی ها از واژهٔ «دِواسان» برای نامیدن خود استفاده میکنند واژه «دِواسان» میتواند بازمانده همان دِوایسنا یا دِواپرستی باستانی باشد. ولی این واژه ها در زبانهای اروپایی به شکل تئو، تئوس اروپایی، دئوس لاتینی، دیواین انگلیسی وفرانسوی به حیات خود ادامه دادند.
عقاید ایزدیها ریشه در مذاهب گوناگون باستانی این منطقه دارد. اعتقاد به تناسخ و سیر تکاملی روح از طریق زایشهای پیدر پی و دمیدهشدن در کالبدهای پیاپی، ایزدیان را با ادیان شرقی پیوند میدهد. آنها به قربانی و نذورات، غسل تعمید و مراسم عشای ربانی، سنت ختنه معتقدند. از سوی دیگر، روزانه پنج بار به شیوه خود نماز میگزارند، که قبلهشان در چهار بار از این نمازهای پنجگانه، خورشید است.
ایزدیها همچون صوفیان در مراسم خود به ذکر و سماع میپردازند. آنها از فرهنگی پرمایه و غنی برخوردارند که موسیقی در آن نقش برجستهای ایفا میکند. پرستش آنها با آداب رنگین و رسوم زیبایی همراه است: آوازخوانی دسته جمعی مذهبی، رقص و سماع به سبک صوفیان، مراسم آبتنی و شستشو، افروختن شمع و بخور، نذورات و دعاخوانی گروهی برای مردگان میپردازند.
نزدیکترین آیینها به ایزدیها، چه در باورهای مذهبی باستانی و اساطیر، همچون اعتقاد به ملائک هفتگانه و تناسخ و سنتها و آیینها، آیین یارساناست که در عراق «کاکهای» و در ایران «اهل حق» نامیده میشوند که بسیاری از ایرانیان آنان را به اشتباه «علیاللهی» میشناسند؛ نامی که همچون «شیطانپرست» برای ایزدیها، مورد پسند خود آنان نیست. علویان، کاکهایها (اهل حق) و شیدلیها که همگی در مناطق کردنشین ایران، عراق، ترکیه و سوریه و نواحی همجوارشان زندگی میکنند، از این دسته مذاهب به شمار میروند و همگی این وجه مشترک را دارند که از سویی آداب نیایش جمعیشان همچون نذر و نیاز و قربان به یکدیگر شباهت دارد و با دراویش منطقه مشترک است و دیگر اینکه گرچه پیروانی از میان ترکان و اعراب هم پیدا کردهند، مرکز عمده نشو و نموشان کردستان عراق بوده و فرهنگ و زبان کردی رکن مهمی از آیین آنان را تشکیل میدهد.
ایزدیها دارای دو کتاب وتعداد زیادی لوح مقدساند: کتاب (جلوه) که در آن اصول اعتقادی آنها تشریح شدهاست. کتاب دیگر به نام مصحف (رَش) که در آن مجموعه ادعیه و سرودهای آنها در ستایش بزرگانشان ثبت شدهاست و معلوم نیست چرا برعکس مفهوم ومعنای نامش ( روشنی و درخشش) کتاب سیاه خوانده شده است، چون یشت دوازدهم اوستا به نام «رَش یشت» یا رشن یشت است. که به نام ایزد رَش یا رَشن به معنای پرهیزگاری و درخشش، سومین ایزد دادگری پس از مهر وسروش و سومین ایزد داور روز بازپسین بشمار میرود، نامیده شده است. همچنین روز هژدهم ماه در گاه شماری زردشتی بنام رَشن روز یا رَش روز نامیده میشود. چنانچه فردوسی میسراید:
چو هور سپهر آورد روز رَش/ ترا زندگی باد پدرام و خَوش.
ارتباط عمیقی بین این آیین با دین های مزدیسنایی اولیه و مهرپرستی وجود دارد. زیارتگاهها (معابد) آنها اغلب با تصویر خورشید آراسته شده و گورهای آنها به سمت شرق، در جهت طلوع آفتاب هستند و آنها عناصر مشترک زیادی با آیین های کلدانی-شمنی، مهرپرستی، دِواپرستی و مزدیسنای اولیه دارند. از روز پانزدهم تا بیستم سپتامبر ایزدیها مراسم زیارت همگانی سالانه از آرامگاه شیخ عدی در روستای لالش، در شمال موصل را همراه با مراسم قربانی کردن گاو برگزار میکنند که طی آن در رودخانه یک مراسم آیینی غسل دارند. تصاویر خورشید و طاووس همهجا در معابد، زیارتگاهها و گورهای ایزدیها وجود دارد.
نام خدای آنها (دربالاترین مرتبه الهی) یزدان است. تصور بر آن است که او در چنان منزلت بالایی است که نمیتواند مستقیما پرستش شود. نقش این مرتبه الهی در عین حال نقشی غیرفعال است. او خالق جهان است ولی نگهدارنده آن نیست. هفت فرشته(ایزد) بزرگ از او منبعث شدهاند که مهمترین آنها فرشته طاووس یا آنطور که در آیین ایزدی نامیده میشود، ملک طاووس، کارگزار اراده الهی است. در آیین مسیحیت باستانی طاووس نماد جاودانگی بود . ملک طاووس در باور ایزدیها نفس آغازین الهی و از او جدا ناشدنی است. روح القدسی است که با شیخ عدی و یزدان نوعی تثلیث را شکل میدهد. تولد شیخ عدی هم در ماه دسامبر همزمان با یلدا تولد ایزد مهر و عیسی مسیح است. در همین ایام ایزدیها سه روز روزه میگیرند و در مراسمی شبیه عشای ربانی با پیر خود شراب مینوشند.
ایزدیها پنج بار در روز ملک طاووس را به عنوان کارگزار ونماد آفریدگار عبادت میکنند. همین موجب شده که ایزدیها «شیطانپرست» نامیده شوند. ایزدیها به تناسخ اعتقاد دارند، به این معنی که روح به طور متناوب تا تطهیر کامل در جسم حلول میکند و به این شکل کاربرد دوزخ از بین میرود. بدترین سرنوشت برای یک پیرو آیین ایزدی، رانده شدن از جامعه ایزدی است چرا که این به معنی آن است که روح او دیگر هرگز پیشرفتی نمیکند. گفتگو با هر دین و آیین دیگر هم برای آنها مطلقا ناممکن است.
ایزدیان از بازماندگان تمدن باستانی بین النهرین و همراه با اقوام ایرانی و هندوایرانی به این سرزمین قدم گذاشتند. دین ایزدی قدیمی ترین دین در میان اقوام کرد است. ایزدیان به قدرت اسرار آمیز الهی معتقدند و می گویند خداوند خود را به اشکال مختلف انسانی نشان می دهد که هر کدام مسئولیت بخشی از امور دنیا را برعهده می گیرند.
برخی از این افراد و نشانه های الهی از جمله شیخ عَدی بِن مسافر حَکاری، است وی ظاهرا صوفی وارسته ای است که از بعلبک درشام به این منطقه آمده در کوه های حکاری در 50-60 کیلومتری مرز آذربایجان غربی وترکیه در شمال عراق سکونت میکند. (اطلس بریتانیکامختصات جغرافیایی: 37,34N 43,45E ) اینجاست که شیخ عَدی این آیین را بنیان گذاشت، لازم است توجه کنیم به شباهت، هم ریشه بودن یا پیوند نام کوه حکاری، هکاری یا هَکَری واقعی که شیخ عَدی در این منطقه ساکن بود و این آیین را در آنجا بنیان نهاد؛ با نام کوه اساطیری اوستا هُکَر: "هُکَر(دراوستا «هوکَئریَه» به معنی خوب کنش) نام بلند ترین چکاد «هَرابِرِزَیتی» = هَربُرز یا البرز است که اردویسور آناهیتا (رود نیرومند بی آلایش) از فراز آن از بلندای هزاربالای آدم به دریای «فراخ کرت» فرومیریزد." (اوستا،گزارش جلیل دوستخواه، پیوست ص1083)
.
آرامگاه شیخ عَدی در روستای لالش در 36 کیلومتری موصل در شمال عراق زیارتگاه مهم ایزدیها است و هر ایزدی در صورت توانایی باید در طول عمرش دستکم یکباربه زیارت این آرامگاه برود. ولی با توجه به این که یک نفر دیگر با همین نام «اَدی» حدود سالهای اول میلادی به عنوان یکی از رسولان مسیح به نام «اَدی» یا تدئوس به اِدِسا اعزام شد و آبکار پادشاه شهرآشوری اورفا را شفا داد و بدین ترتیب اکثریت مردم شهر ارفه یا اورفا به دین مسیح گرویدند.و نخستین کلیسای شرق آشوری یا کلیسای پارسیان در شهر ارفه ( اورفا، روها یا ادسا) به وسیله این شخص تأسیس شد. همچنین قدیس تادئوس یا طاطائوس مقدس که نامش بر کلیسایی تاریخی در استان آذربایجان غربی ایران است. این کلیسا در جنوب ماکو و 20 کیلومتری شمال شرقی چالدران در کنار روستایی به همین نام واقع شدهاست. پس میتوان گفت که این شخصیت های هم نام، نه تاریخی که بیشتر شخصیت های اسطوره ای در این منطقه هستند.
دکتر مامو عثمان عضو پارلمان کردستان عراق و وزیر سابق جامعه مدنی در دولت عراق می گوید: ایزدیان خود را یکی از اولین ادیان توحیدی جهان می دانند:" ما ایزدی ها به خدای واحد اعتقاد داریم و خود را یکی از اولین یکتاپرستان جهان می دانیم. ما معتقدیم در عالم یک خدای خیر و یک خدای شر وجود ندارد، بلکه تنها یک خدا وجود دارد که هم خیر است و هم شر. دوگانگی موجود در طبیعت، خوب و بد، نور و تاریکی، در طبیعت انسان هم وجود دارد. پس هر ایزدی هر دو عنصر را در وجود خود دارد، که دوگانگی موجود در طبیعت را بازتاب می دهد. روز و شب، ماه و خورشید. در نتیجه ما می گوییم هیچ خدای بد یا موجود پلیدی نیست که انسان را به سوی عمل بد راهنمایی کند و همه چیز بستگی به خود انسان دارد. این نوع بینش نه به معنای انکار خداوند، بلکه بیشتر نوعی بینش تکثرگرایانه است که وجود خداوند را در تمام جهان و عناصر طبیعت جست و جو می کند."(گفتگوبا رادیو فردا مرداد1386)
این آیین توجه زیادی به ملائکه یا فرشتگان، ایزدان وعناصر طبیعی و طبیعت توجه دارد. مامو عثمان درباره تقدس خورشید در میان ایزدیان می گوید: "سمبل مقدس ما و خدای ما خورشید است. خورشید برای کسانی که از طاووس ملک پیروی می کنند نور است و اگر از آن سرپیچی کنند مانند آتشی آنها را می سوزاند."
مامو عثمان می گوید:« طاووس ملک یکی از نام های خداوند است. پیش از ظهور ادیان جهان،خورشید سمبل خدا بود و نشانه آن هم طاووس بود. این باور هنوز میان ایزدیان وجوددارد."(همان)
برخی افراد، ایزدیان را شیطان پرست می دانند. به گفته کارشناسان، دلیل چنین امری به معنای دیگر ملک طاووس برمی گردد که شیطان است. در هر حال، به گفته جمال نِبِز زبان شناس کُرد: "کلمه طاووس به احتمال بسیار زیاد از ریشه یونانی زئوس یا تئوس به معنای خدا گرفته شده است."
مامو عثمان می گوید: "این شایعات و نسبت های منفی درباره ایزدی ها وجود دارد که حقیقت ندارند. ما شیطان پرست نیستیم. ما تنها می گوییم خدایی وجود ندارد که مسئول شر باشد. دیگر ادیان می گویند هم خدا هست و هم شیطان. و اگر انسان کاربدی انجام دهد شیطان مسئول آن است. ما به چنین چیزی معتقد نیستیم."دین ایزدیان، فعالیت تبلیغاتی ندارد و در نتیجه پیروان جدیدی نمی پذیرد و همه ایزدیان باید ایزدی متولد شوند."(همان)
به دلیل بسته و محدود ماندن جامعه ایزدیان، ممنوعیت سواد آموزی برای توده مریدان،حتی نخبگان جامعه ایزدی تا یک نسل قبل، بی سواد بودند.(دین در کردستان مارتین وان برونسن) همچنین اختیار تفسیرهای دلبخواهی شخصی رهبران مذهبی همراه با اقتدار مطلق نسبت به پیروان این دین، طبقه بندی شبه کاستی جامعه، ارثی بودن مناسب روحانی شبیه موبدان زردشتی، فاصله بسیار زیاد، سلسله مراتب هفت مرحله ای نظامی وار همچون تقسیمات طبقات مردم در مذهب مهر پرستی (میترایی) بین مشایخ و رهبران دینی با توده مریدان بی خبر، بی سواد وبی اختیار؛ تبعیت بی چون وچرای مریدان از رهبران دینی، موجب رشد باورهای خرافی وعقب ماندگی شدید، در جامعه ایزدی و پیروان این آیین بوده است.
دین های یهودی، زردشتی، مسیحی و اسلام، در منطقه بین النهرین بویژه کردستان شدیدا تحت تاثیر آیین های باستانی پر رمز وراز وعرفانی مغان خاورمیانه و ادیان طبیعی این منطقه قرار گرفته اند. ایزدیان به طبیعیت احترام می گذارند، به آن آسیبی نمی رسانند و از آن حفاظت می کنند. در دین ایزدی کشتن ممنوع است.
یکی از ماه های مقدس ایزدیان نیسان رومی مطابق با ماه آوریل است، مامو عثمان در این باره می گوید: "در ماه آوریل نمی توان ازدواج کرد، نباید زمین را آلوده ساخت، یا درختان را برید و یا زمین را شخم زد. در این ماه ، زمین و همه طبیعت آبستن است. نمی توان به آن دست زد و باید به آن احترام بگذاریم و از آن حفاظت کنیم.."(پیشین)
دکتر خلیل جِندی رَشو یکی از شیخ های ایزدیان است. او که درباره ایزدیان و مراسم آنان تحقیقات بسیاری کرده و چندین کتاب به زبان کردی در همین زمینه به چاپ رسانده است، درباره نقاط مشترک دین ایزدیان در تطابق با دین های دیگر می گوید: " در تطابق با دیگر ادیان نقاط اشتراک زیادی وجود دارد. مثلا پرستش خورشید که نقطه اشتراکی بین مذاهبی چون بودیسم، میتراییسم و زرتشتی است." وی می گوید: "ایزدیان دعای خاصی را در حالی که روبه خورشید ایستاده اند، می خوانند و یا مقدس شمردن آتش همان طور که در آیین زرتشتی وجود دارد، در این دین نیز هست؛ بخصوص پیرها و شیخ های ایزدی روزهای چهارشنبه و جمعه آتش مقدس را در خانه ها و معابد و پرستشگاه های خود روشن می کنند."(همان)
خلیل جندی رشو می افزاید:" یکی دیگر از نقاط اشتراک ایزدی ها با مسلمانان، مسیحیان و یهودیان اعتقاد به هفت ملائکه مقرب است. در میان ایزدیان، برترین ملائکه که همان ملک طاووس است جایگاه ویژه ای دارد." به گفته وی، اعتقاد به سروری ملک طاووس در ادیان و آیین های سامی وجود ندارد. همچنین اهمیت ماهی و گاو فقط در میان آیین های هند و ایرانی و ایزدی وجود دارد.
دین ایزدی یکی از قدیمی ترین دین های طبیعی خاورمیانه است. یعنی ازنوع خداباوری های نا وحی اندیش باستانی و غیر شریعتمدار برپایه اساطیر و آیین های شمنی آشوری-کلدانی است. ریشه های پیدایش آن به پیش از انشعاب دین زردشتی از ادیان قدیمی تر هندو ایرانی وادیان بین النهرین می رسد. وبه هیچ وجه قابل مقایسه با ادیان، فرقه ها ومکاتب ساختگی جدید نیست. بویژه ربطی به مکاتب شیطان پرستی جدید که یک پدیده آمریکایی است و تحت تاثیر سیاست واندیشه ماسونی و تئوسوفیسم با فرقه های گوناگون آن شکل گرفته است، ندارد. حتی جشن سال نو (جشن سرسالی) ایزدیان یعنی روز اول ماه آوریل منطبق است با اول ماه نیسان رومی سال نو آشور(خاب نیسان) که از 1800 قبل از میلاد برگزار می شده است.حال از این پژوهشگران واساتید تاریخ باید پرسید؟ آیا این آیین باستانی که تاریخی بس طولانی تر از ایجادمفهوم شیطان یا موجودیت یزیدخلیفه اموی دارد را میتوان یزیدی ویا شیطان پرست نامید؟
آداب رسوم ایشان از دیدگاه آقای هیمن پاکنژاد
آیین ایزدی بجا مانده ای از آیین(میترا) می باشد و در طول تاریخ هفتادودو بار مورد کورچ اجباری قرار گرفته اند و صدهزار نفر از آن در راه این آیین از میان برداشته شده اند...
در میان ایزدیان پنج جشن وجود دارد و سه جشن از این اعیاد در لالش اجرا می گردد و ایزدیان سراسر جهان در این جشن شرکت می کنند.
ایزدیان روزه می گیرند. ولی ایام روزه داری آنها، سه روز است و روز چهارم را به نام عید پایان روزه، جشن می گیرند. در آیین ایزدی، حرکت تبلیغ آیینی وجود ندارد و از هیچ احدی هم قبول نمی نمایند که آیین خود را تغییر دهد و از ایزدی بودن خود دست بکشد یا از دین یا آیین دیگری بدانها بگرود.
بر اساس آداب و سنن آیینی و اجتماعی ایزدی، هیچ قشری نمی تواند از قشر دیگر همسر بگیرد. زیرا در بین آنان تشکیلات اجتماعی بر سر قشر تقسیم و تشکیل دهنده ی جامعه ای آنان سه قشر می باشد.
مدیرکل امورات ایزدیان در وزارت اوقاف و امورات دینی حکومت اقلیم کوردستان، در جواب به سوالات خبرنگاران در خصوص آیین ایزدی، به چندین سوال دیگر در رابطه با این آیین نیز جواب داد.
خیری بوزانی در ابتدا با اشاره به اینکه آیین ایزدی هر چند در حال حاضر آیینی مستقل است، ولی این آیین از بقایای آیین(میترایی) و در روزگاران باستان که به 4500 ف.م بر میگردد و آیین میترایی از هندوستان به اروپا وارد و اروپا را در بر گرفته است. می گوید:"آداب و رسوم آیینی و اجتماعی ایزدی با میترایی مثل هم و از هم جدا نیستند و آنچه در کتاب آنان ذکر شده است در نزد ما هم موجود است".
خیری از این هم سخن گفت: بعد از آمدن آیین زرتشتی و حل شدن چندین آیین دیگر در این آیین، آیین ایزدی همچنان باقی ماند و در این آیین حل نگردید و کماکان مثل گذشته بکر ماند.
این مدیر امورات ایزدیان در ادامه گفت: سرت گیج می شود، وقتیکه با دقت به تاریخ ایزدیان نگاه کنید. ما به درازای تاریخ، هفتادودو بار، مورد کوچ به اجبار میلیونی قرا گرفته ایم و در این کوچ های اجباری شمار کثیری از ما از بین رفته اند. ایزدیان مداوماَ بدون سبب دچار جنگ و فتنه شده اند و تاریخ ما، خون ماست و با خون این تاریخ نوشته شد.
خیر
بوزانی بدین نیز اشاره نمود که در بین ایزدیان سه قشر وجود داردپیر – مرید- شیخ) و این سه قشر هر کدام جدا از هم، آیین
همسرداری جداگانه ای دارند
و به هیچ روشی نمی توانند از همدیگر زن بگیرند. برای نمونه شخصی از قشر شیخ نمی توان به هیچ
روشی از قشر مریدان زن بگیرد و تا کنون هم چنین چیزی روی نداده است و از لحاظ آیینی کاملاَ ناشرعی می
باشد. هر چند مدتیست که
زن گرفتن در میان ایزدیان رو به کاهش است و جوانان بجای زن گرفتن و تشکیل خانواده در فکر رفتن
به اروپا می باشند.
ولی بعد از قرار(انجمن روحانیون ایزدی)در خصوص نقدی خرید طلا برای دختران در وقت ازدواج بیشتر از هفتادو پنج گرم نباشد، بار دیگر جوانان بجای رفتن به اروپا و خروج از منطقه ی خود، شروع به ازدواج و تشکیل خانوده نموده اند.
شیخ آدی، شخصی صوفی بود و دراواخر قرن 11 و آغاز قرن 12 می زیسته است. او در منطقه ی(حکاری) در شمال کوردستان به مکانی که اینک بدان(لالش) می گویند، آمد و در اینجا سکنی گزید.
لالش تنها پرستشگاه ایزدیان در سراسر جهان می باشد. از آن پنج جشنی که ایزدیان برگزار می نمایند، سه جشن آن در لالش برپا می گردد و ایزدیان از سراسر دنیا جهت شرکت در این سه مراسم به لالش می آیند.
جشنهای آیین ایزدی که بدان اشاره شد، پنج جشن می باشد: جشن(چله تابستان)، جشن(چله ی زمستان) و جشن(جمایی = جمعه ای بزرگ) که این سه جشن طی مراسم خاصی در لالش برگزار می گردند و جشن(روزه) ایزدیان، که به مدت سه روز روزه می گیرند و در روز چهارم جشن پایان آن را می گیرند و همچون مسلمانان از برآمدن صبح تا غروب افتاب هیچ گونه مواد خوردنی و آشامیدنی نمی خورند و امساک می نمایند. بزرگترین جشن ایزدیان، جشن سال نو می باشد و همه ساله در ماه چهارم میلادی(نوروز) آنرا با شکوه تمامی برگزار می نمایند.
مدیرکل امورات ایزدیان در وزارت اوقاف تصریح نمود: که ایزدیان در مرحله ی نخست به خداوند اعتقاد دارند و در مرحله ی بعدی به(ملک الطاووس) معتقد هستند و گفت: در آیین ایزدی به هیچ شیوه ای کار تبلیغ آیینی و نشر آن وجود ندارد. چون که بر اساس آیین ایزدی کسی که اصالتاً از اقوام ایزدی نیست نمی تواند به این آیین گرایش داشته باشد و همچنان که یک ایزدی نمی تواند به آیین یا دین دیگر گرایش داشته و بدان بگرود.
ایزدیان بجز خداوند، به روز قیامت، بهشت و دوزخ نیز اعتقاد باطنی دارند و به تمامی پیغمبران هم معتقد هستند. از حضرت آدم(ع) تا ختم رسل حضرت محمد(ص) نیز به عنوان رسولان خدواند اعتقاد دارند. این اعتقادات با این توصیف که به مرشدان آیینی خود که بعد از شیخ آدی آمده اند نیز معتقد می باشند.
به گفته ی(خیر بوزانی) به سبب این 72 کوچ اجباری که به درازای تاریخ به عمل امده است و دچار آن همه تاراج و خانه خرابی شده اند، کتاب مقدس خود را از دست داده اند و اکنون فقط دو کتاب به نامهای(جلوه) و( مصحف رش) برای آنان باقی ماند. او همچنین گفت: در آیین ما، خوردن ویژه(کاهو)، خوردن گوشت گراز، قتل نفس و آمیزش ناشرعی حرام و نباید پیروان این آیین بدانها نزدیک شوند. در جواب به اینکه این موارد در ادیان و آیین های دیگر نیز در چهارچوب حرام بودن قرار گرفته اند و بجز خوردن ویژه(کاهو) به چه منظور این خوردن حرام است؟ او فقط بدین اشاره نمود" چون که در هر طریقت صوفی گری و خدا شناسی طرق مختص به خود را دارد".
اکثریت هم کیشان ایزدی در جهان در جغرافیای کوردستان هستند و مرکز آنان در لالش می باشد. بر اساس آمار وزارت بازرگانی، آمار ایزدیان در کوردستان در بین 550 تا 550 هزار نفر می باشد.
بطور کلی در دو استان دهوک و موسل ایزدیان تقسیم و زندگی می نمایند. در شهرهای(باعذره، شیخان، شاریا، خانکی، خطاری، دیربون و بعشیقه) سکونت
گزیده و اکثراَ در موسل ساکن می باشند.
این بخش جدای آز آن بخش های ایزدیان است که در سوریه، ایران و اتحادجماهیر شوروی سابق، امریکا و جمعیت کثیری از آنان در اروپا به ویژه در آلمان زندگی می کنند. چون که کشور آلمان به سبب آنکه اهمیت خاصی به اقلیتها میدهد، در مدتی کوتاه درخواست پناهندگی آنان را قبول می نماید. برای همین هم تمامی ایزدیان به این پناهنده می شوند.
خیر بوزانی، این را نیز بیان داشت: اکنون میر ایزدیان در کشور آلمان سکونت دارد و در آنجا پناهنده می باشد.
براساس گفته های مدیر امورات ایزدیان: در زمان خود، اکثریت ایزدیان در ترکیه زندگی می کردند، ولی به سبب فشار و ظلمی که بدانها روا داشتند، اکثراَ این کشور را ترک و اکنون مقدار کمی ایزدی در آنجا وجود دارند.
جهانبینی آنها از دیدگاه سایت دغدغه ها و ایرانشهر
«جهان بینی در دیانت ایزدی»
اساس جهان بینی ایزدیان بر این اساس است که برای مهر و محبت و کرم خداوندی نسبت به خلایق حد و حدودی نمی توان قائل شد و او [=خداوند] هیچگاه نسبت به مخلوقات کار شری انجام نمی دهد، زیرا او بطور مطلق صالح و نیکوکار است. اما این شیطان است که شر و پلیدی پدید می آورد و جهان را بسوی آن راهنمایی می کند، پس حکمت و عقل اقثضاء می کند، کسی که خواهان سعادت است، پرستش خدای را کنار نهد و همراهی شیطان(ملک طاووس) را بطلبد.
بنا بر باور ایشان، خداوند جهان در مسئله ی سجده ی ملائکه در برابر پیکره ی آدم، به دنبال امتحان فرشتگان بود و همه ی فرشتگان با سجده در برابر غیر خدا، مشرک شدند و این تنها ملک طاووس بود که با نافرمانی از این دستور شرک به خدا را نپذیرفت.
واژه هایی چون«عزازیل» و «عزرائیل» و «ملک طاووس» و «کاروبیم» که در نسک دینی ایزدیان بکار می رود، همگی القاب شیطان یا موکل شر در جهان است که مورد استعمال ایزدیان قرار می گیرد. به باور ایشان ملک طاووس بعد از خداوند، روزی دهنده و کنترل کننده ی جهان است، در دست راست او خیر و در دست چپ او شر است. خیر را به هرکه بخواهد می دهد و از هرکه بخواهد پس می گیرد و شر را بر هرکه بخواهد نازل می کند و از هرکه بخواهد برطرف می سازد. . . از سبب همین باور جاهلانه است که ایزدیان بجای خداوند، بشدت در پی کسب رضای شیطان هستند و خشنودی او را می طلبند و برایش در روزی معین، اعیاد مشخص می گیرند! و می گویند:«ما بجز خدای عالمیان، ملک طاووس را بدان جهت گرامی می داریم، که او مصدر و منبع تمام پلیدی ها و نحسی هاست، ما اگر توجه او را به خود جلب نکیم، از انتقام او خلاصی نیابیم و اگر او را راضی و خشنود سازیم، سعادت ابدی دنیا و آخرت را بدست آورده ایم، زیرا در دنیا از شر و انتقام او در امانیم و در آخر الزمان نیز ملک طاووس با خدا به مصالحه می رسد و خدا او را به «علیین» خواهد برد، سپس ملک طاووس تمامی مخلوقات و پیروان تمامی ادیان را به واسطه ی آنکه با شر و بدی مبارزه کرده و او [=شیطان] را لعنت کرده اند، هلاک و نابود می کند و تنها طایفه ی ایزدیان که به وی وفادار و پیرو او بوده اند باقی خواهد گذارد و دیانت آنها بوسیله ی ملک طاووس در همه جا منتشر خواهد شد. . .!!
این در حالی است که روایات متأخر ایشان، دلالت بر نوعی بهشت و دوزخ دارد. اسماعیل بیک چول، رهبر این جماعت در سالهای نخستین قرن بیستم می نویسد: «در روز قیامت همه ی مردم جهان روانه ی جهنم خواهند شد، و ملک طاووس همه آنان را نابود خواهد ساخت، اما شیخ عُدی بن مسافر که بنده ی مقرب ملک طاووس است، همه ی ایزدیان را بر روی یک سینی که بر سر نهاده است، حمل می نماید و آنها را وارد بهشت می کند. گناهان اندک پیروان او بدون حساب و کتاب و شکنجه و عذاب، بسبب کرم ملک طاووس آمرزیده می شود. . . »
عقاید انان از دیدگاه خانم هیوا سعیدپور
ایزدیان دو کتاب مقدس به نام های جلوه و مصحف رَش (مصحف سیاه) دارند. آنها معتقدند که جلوه از سوی ملک طاووس فرستاده شده و وحی منزل است. ملک طاووس در این کتاب به امر و نهی ملت ایزدی پرداخته و از قدرت ازلی و ابدی و پاداش و مجازاتهای خود سخن گفته است. در مقدمه ی این کتاب آمده : “جلوه قبل از همه ی مخلوقات و آفریده های ملک طاووس وجود داشته است. ملک طاووس این کتاب را بر ملت خود نازل کده است تا پیروان خود را بر دیگران ممتاز گرداند.”
کتاب
مصحف
رَش حاوی دستوراتی در باره ی اداره ی امور ملت یزیدی و رفتار با غیر
یزیدی
ها و چگونگی خلق زمین و آسمان ، ملائک و عرش و آدم و حوا است. مصحف
رَش
ملت ایزدی را نژاد پاک و مقدس معرفی می کند و مادربزرگ شان را بر خلاف
سایر
انسان ها حوری آسمانی می داند. همچنین در انی کتاب از طوفان نوح و
طوفان
های دیگر و اینکه هر هزار سال یکی از خدایان به منظور جلوگیری از
فساد
و اصلاح امور به زمین نازل می شود و قوانین و مقررات لازم را به زبان
کردی
وضع می نماید سخن رفته است. مسائل مربوط به احکام مذهبی از قبیل طواف
سنجق
ها ، زیارت مرقد شیخ عدی و چگونگی جمع آوری نذورات و انجام مراسم جسن
در
اول سال و احکام مربوط به فقرا و غیره در این کتاب آمده است.?
جهان
بینی ایزدی
ایزدیان
معتقدند
خدا نخستین موجودی را که خلق کرد ملک طاووس بوده است. ذات ملک
طاووس
با ذات خدا یکی است و پس از ملک طاووس شش ملک دیگر قائلند که رابط
بین
خدا و خلق هستند ولی ملک طاووس اولین ملک محسوب می شود.? در اینجا
عقاید
زردشتیان در ذهن متبادر می شود که پس از اهورامزدا به وجود خرد مقدس
یا
اسپنتامینو عقیده دارند که اولین موجود است و بعد از او شش امشاسپند
دارند
و اسپنتامینو گاهی جــزو امشاسپنـدان محسوب می شود و عده آنها به هفت
می
رسد و گاهی او را به اعتبار ا لوهیت می نگرند و امشاسپندان شش تا می
شوند.
بنا
بر رای مستشرقینی مثل هورتن کیش یزیدی نور پرستی است و منشا آن ثنویت ایران قدیم
است که به غلبه نور بر ظلمت منتهی می شود.
ملک طاووس اهریمن نیست بلکه تشخص اصل شــر
است که دنباله خیــر محسوب می شود. و به این معنی است که شر از لوازم خیر و
مخلوف بالعرض است و جزو نقشه آفرینش است. پس ملک طاووس هم از ارکان آفرینش
به شمار می رود. ایزیدی ها شیطان را به عنوان معارض و خصم خدا نمی پرستند،
بلکه ملک طاووس یا شیطان را ملکی می دانند که هرچند سبب طغیان و سرکشی و
مغضوب درگاه الهی شد و به جهنم افتاد ولی ???? سال در آنجا گریست چندانکه هفت
خُم از اشک دیدگانش پر شد و آنگاه خدا او را بخشید. ایزیدیان هم مثل
بسیاری از پیروان ادیان باستانی اعتقاد دارند که جهان و هرچه در او هست از چهار
عنصر اصلی یعنی “آب، باد، خاک و آتش” ترکیب یافتهاست.
مشابه
باور ادیان سامی، در باور ایزدیان، خدا انسان را از آب و خاک آفرید در حالیکه
فرشتگان درگاه ابدیت همه از جنس آتشند؛ و آتش به باور آنها بر گِل
?ممزوج آب و خاک? ارجحیت دارد. از این رو وقتی خداوند از همه
فرشتگان بارگاهش ?از جمله ملک مقرب، طاووس? میخواهد که در مقابل ساخته ی
دست او -آدم- تعظیم کنند، ملک طاووس (شیطان) از این دستور ایزد سر میپیچد
و از همان زمان سر به شورش میگذارد، شورشی که تا روز حشر ادامه خواهد
داشت و ایزیدیان آن را شورشی بر حق و از روی حکمت خداوند میدانند و
شیطان را لعن نمیکنند و معتقدند که در آخرالزمان او مشمول لطف و بخشش
پروردگار خواهد گشت.
محققین و متکلمین اسلامی آنها را بدلیل باور به نسخ اسلام در آخرالزمان، جزو غلاة دانستهاند. ایزیدیها به شیطان یا بقول خودشان ملک طاوس ارادت دارند و چون در کتابهای مذهبی سایر ادیان به شیطان و ابلیس لعن شده، او را ملک طاوس می نامند که رئیس تمام ملائکه می باشد. در فرهنگ اعلام معین آمده است که چون در آن زمان ?یعنى در زمان زندگى شیخ عدى? عادت لعن و سب شیوع داشت “شیخ عدى دستور داد لعن را مطلقا ترک کنند، حتى لعن بر ابلیس را”.
علاوه
بر ایزیدیها بعضی از عرفای مشهور، یکتا پرستی ابلیس را ارج می
نهند. بقول ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، (ج ? ص ??) ابوالفتوح احمد بن
محمد غزالی برادر ابو حامد محمد بن محمد غزالی روزی در بغداد بر بالای منبر
گفت: “اگر کسی توحید را از ابلیس یاد نگیرد زندیق است. زیرا او مامور شد
که بغیر از خدا را سجده کند ولی نپذیرفت.”
ایزدیان به تناسخ ارواح عقیده دارند و معتقدند انسان چنانچه در جهان نیکوکار و خیر باشد، هنگامیکه میمیرد روحش مجدداً به تن کودکی نیکوکار حلول میکند، اما اگر انسان بدکار و شریری باشد، هنگامیکه روحش آزاد میشود به بدن جانواران و حشرات موذی چون کژدم و مار راه مییابد. به عقیده آنها ارواح دو دسته اند: دسته ی اول؛ ارواح شریره اند که در حیوانات بد جنس حلول می کنند و همیشه در عذابند .دسته ی دوم ارواح پاک هستند که در فضا پرواز می نمایند تا برای مردم زنده اسرار کائنات و مغیبات را کشف نمایند و این ارواح با عالم غیب در تماس دائم هستند.
جامعه
ی طبقاتی ایزدی
میرزا
شکرالله سنندجی در کتاب تحفه ی ناصری جامعه ی ایزدی را دارای ده طبقه
شامل امیر، پسمیر، پیشین امام، باباشیخ، مشایخ، پیر، فقیر، قوال، کوجک
و مرید. میداند. جامعه ی ایزدی تا اندازه ای یک جامعه ی کاستی است که تحرک
طبقاتی در آن بسیار مشکل، و در برخی طبقات کاملا غیر ممکن است. در برخی
منابع نامی از طبقات “پسمیر” و “پیشین امام” نیامده که احتمالا پسمیرها
را جزء امرا و پیشین نیز در طبقه ی باباشیخ باشد. ویژگیها و وظایف هر کدام
از طبقات به اختصار به شرح زیر است:
امیر:
فردی مصون و غیر مسئول است و او را معصوم دانسته و معتقدند که جزئی از خداوند در
او حلول نموده و حق قضاوت مطلق بر رعیت خود دارد زیرا او وکیل شیخ عدی است.
امیر باید از خانواده ی شیخ عدی انتخاب شود. از وظایف او می توان به
تولیت و سرپرستی مرقد شیخ عدی و اداره ی امور مربوط به آن و محافظت از
سنجقهای هفتگانه?، دریافت خیرات و نذورات و اداره ی امور املاک موقوفه ی شیخ
عدی نام برد. نام امیر فعلی ایزدیان “میر تحسین بگ” است.
پسمیر: پسمیر به کسی گفته می شود که در طبقه ی پائینتر از امرا قرار گرفته اند. امرا در بین ایزدیان تنها با طبقه ی پسمیرها ازدواج می کنند. پسمیرها هم تنها با طبقه ی خود و امرا ازدواج می کنند.
پیشین امام: سومین طبقه ی اجتماعی ایزدی پیشین امام نام دارد که وظیفه ی روحانی دارند. از وظایف عمده ی آنها انجام مراسم دینی و عقد نکاح است.
بابا شیخ: باباشیخ در واقع پیشوای دینی است. وی پرده دار مرقد شیخ عدی است و حفظ سجاده منسوب به شیخ عدی بر عهده ی او می باشد و اوست که ایام روزه و عدد رکعات نماز و نصاب زکات را تعیین می کند. او برخلاف سایر ایزدیان شراب نمی نوشد و چهلمین روز تابستان و زمستان را روزه می گیرد و به هنگام روزه با کسی سخن نمی گوید و با کسی تماسی ندارد.
مشایخ: مشایخ از نسل شیخ عدی دوم، مشهور به ابوالمفاخر هستند. ایزدیان معتقدند که خدای شر (ملک طاووس) دارای قدرت و تسلط فوق العاده ای بر کائنات است و از آنجا که مشایخ می توانند در کار کائنات دخل و تصرف نموده و سیر طبیعت را تغییر دهند، از ارجمندی خاصی در میان ایزدیان برخوردارند. کار دفع شر از طریق تقدیم قربانی و خیرات به پیشگاه ملک طاووس از وظایف مهم مشایخ است.
پیر: پیرهای ایزدی از بین چهار خانواده که به شیخ عدی خدمت کرده اند انتخاب می شوند. پیرها در تمام شئون زندگی ایزدیان دخالت دارند. آنان با خواندن دعا و انجام مراسم مذهبی و استمداد از خاک و سنگ مرقد شیخ عدی و اولیاء بیماران را شفا می دهند و دیوانگان را به سر عقل می آورند و در مراسم کفن و دفن مردگان شرکت دارند.
فقیر: به زاهدان یزیدیه فقیر می گویند. فقرای یزیدیه خرقه ی پشمی سیاهی می پوشند که تا پاره نشود آن را از بدن بیرون نمی آورند. این خرقه از طرف امیر به فقرا هدیه میشود. فقرا کمربندی پشمی به کمر می بندند و حلقه ای مسی به آن آویزان می کنند. همچنین رشته طنابی را هم به گردن خود می بندند. پوشاک ایزدیان مخصوصا حلقه و خرقه دارای قداست است. همه ی مردم ایزدی خواه از طبقات روحانی یا عوام می توانند به مرتبه ی فقیری برسند.
قوال: به کسانی گفته می شود که سرودهای دینی را در مراسم دینی یا در ایام عید می خوانند. غالبا قوالها شعرای محلی خوبی هستند که گویا شیخ عدی به آنها حق انشاء قصیده و مدیحه را داده است و به حفظ اسرار شریعت و حوادث تاریخ ماخوذ نموده و نیز به مصاحبت طاوس ملک مفتخر داشته است.
قوالها طی تشریفات خاص سنجقها را به میان مردم برده و نذورات ایشان را جمع آوری می کنند. و جاروب کردن مقبره شیخ عدی از دیگر وظایف آنان است ، این کارها به طور موروثی به آنان به ارث می رسد و به فرزندان خود رقص دینی و نواختن دف و نی و سرنا و قصاید و سرود می آموزند، آنها با غیر از سلسله خود ازدواج نمی کنند.
کوجک ها: کوجک ها از طبقه ی عوام و غیر روحانی هستند. وظیفه آنان خدمت در مرقد شیخ عدی است. آنها مطیع و تحت امر باباشیخ هستند. ایزدیان معتقدند که کوجکها می توانند رابطه ی معنوی با عالم ملکوت برقرار سازند و از طریق مکاشفه و شهود از اسرار غیب مطلع و باخبر شوند. آنها عالم و بصیر به جایگاه ارواح و مردگان هستند و می دانند که ارواح مردگان در نعمت به سر می برند یا در عذابند.
چنانچه
یزیدی به مقام کوجک ها رسید باید بر چهل منبر رفته و چهل چراغ
زیارت کنند و قسم بخورند که نسبت به شیخ عدی بن مسافر وفادار باشند و چهل
روز روزه بگیرند. در کتاب جلوه، عمل به گفته های کوجکها توصیه شده و
آمده است: “به گفته ی خدمتگذاران من عمل کنید واز خدمتگذارانم اطاعت
نمائید، به اخبار که از غیب می دهند و از طرف من است باور و ایمان داشته
باشید”.
مرید:
مریدهای یزیدیه که مردم عوام و گدایان این طایفه هستند، کورکورانه اوامر روسای
روحانی خود را انجام می دهند. هر مرد یا زن یزیدی باید پیر و شیخ داشته
باشد و صدقات و نذر و نیاز خود را به او بدهد و از وی تعلیم بگیرد.
چرا آنها را شیطان پرست میدانند؟
ازدیدگاه سایت کلوب و صفحه خانم آنران شهبانوی زرتشتی
نکته ای که باید به ان توجه داشت این است که پرستش سو(قبله) ایرانیان(زرتشتیان و شاخه های وابسته) نور و روشنایی (خورشید اتش و...) بوده و هست.چرا که خداوند را شیدان شید(نورالانوار) می دانند و او را در روشنایی می جویند.
لباس سنتی این گروه سفید رنگ است و کهنسالان ایزدی در مناطق «سنجار» در شمال غرب عراق هنوز هم از این لباس سنتی استفاده میکنند.این لباس یاد اور لباس سنتی دینی زرتشتیان(سدره) است.خدای یکتای ایزدیها «ئیزدان» نامیده میشود. این واژه همان یزدان زرتشتی است. آنان بزدان را بسیار قدرتمند میدانند و معتقدند عبادت مستقیم ئیزدان ممکن نیست، ئیزدان از نگاه ایزدیها خالق هستی است. هفت روح مقدس از ئیزدان مشتق میشود که بزرگترین آن الهه طاووس است. آنان الهه طاووس را بازوی اجرایی خواستههای مقدس میدانند.این باور را نباید سرسری نگاه کرد. کمی ژرفتر که بنگریم. ئیزدان همان اهورامزدای اشوزرتشت است و 7 روح مقدس همان هفت فروزه ای اهورایی هستند. این که چرا گفته شده نمیتوان مستقیم ئیزدان را پرستش کرد یک جمله ی فلسفی و عرفانی است. اشوزرتشت 7 امشاسپند یا 7 فروزه اهورایی را وهومن یا بهمن, سپنتا ارمیتی یا سپندارمذ, امرداد یا امره تات, خورداد یا هئوروتات, اشه وهیشته یا اردیبهشت, و اهورامزدا معرفی می کند. این هفت فروزه بعدها هفت شعر عشق مولانا و هفت روح مقدس ایزدی ها و هفتوانه یارسان ها می شوند... نخستین شهر عشق وهومن یا بهمن یا بهترین منش است که یکی از فروزه های اهورامزداست و ادمی نیز باید بکوشد به این 7 فروزه دست یابد. ششمین شهر عشق اشه وهیشته یا اردیبهشت یا بهترین راستی و عشق و نیکی است. پس از ان شهر هفتم عشق اهورامزدای زرتشتیان یا ئیزدان ایزدی ها یا فنای فالله عرفای اسلامی یا همان پیربنیامین یارسانی است. در این مرحله از نظر عرفانی ادمی با خدا یکی می شود. از این رو تا کسی شش مرحله پیش را نگذرانده باشد نمی تواند به شهر عشق هفتم برسد. پس ایزدیان این مفهوم را در این جمله بیان کرده اند و بعضی گمان بردند که این جمله به معنای پایین امدن خدا از اسمان! یاشرک و بت پرستی به شکل پرستش خدایان کوچکتر است!!
طاووس در اعتقادات سنتی مسیحیان نشان جاودانگی است، زیرا گوشت طاووس فاسد نمیشود. این ایزد در بین ایزدیان همان امشاسپند امرداد میان زرتشتیان و همان بابا یادگار یارسان هاست که معنی جاودانگی می دهد. از نگاه ایزدیها ایزد طاووس جلوهای از ذات ئیزدان است و هرگز از این ذات فاصله نمیگیرد به همین دلیل برخی از تاریخنویسان اعتقادات ایزدی را در زمره اعتقادات توحیدی قرار میدهند. آنان پنج بار در شبانهروز برای ایزد طاووس(جلوه ای از ئیزدان) نماز میخوانند.
دقت کنید ستایش
ایزد طاووس به معنای ستایش خدای دیگری جز ئیزدان نیست. بلکه این ها همه مراتبی از ذات ئیزدان ایزدیان یا
اهورامزدای زرتشتیان یا اشه یارسان
هاست.
آنان معتقدند
ارواح آنانی که مردهاند می تواند در قالب اجساد دیگر بروز کند. یکی از اعتقادات ایزدیها این است که روح ایزدی
نمیتواند تغییر یابد و تجدید
شود به همین منظور ایزدی معتقد است به هیچ وجه نمیتواند پیرو دین و اعتقاد دیگری شود، زیرا این
امر نیازمند تجدید و تغییر در روح فرد است به همین دلیل است که ایزدیها با آنکه سالهای متوالی در
محل اسکان خود با مشکلات
زیادی مواجه هستند هیچگاه از اعتقاداتشان دست برنداشتهاند.این موضوع تناسخ هم بحث جداگانه ای دارد و اصلا به
معنای نفی رستاخیز و... نیست!
ازدیدگاه سایت تریبون
نام خدای آنها (بالاترین مرتبه ربانی) یزدان است. تصور بر آن است که او در چنان منزلت بالایی است که نمیتواند مستقیما پرستش شود. نقش این مرتبه الهی در عین حال نقشی غیرفعال است. او خالق جهان است ولی نگهدارنده آن نیست. هفت روح (فروهر) بزرگ از او منبعث شدهاند که مهمترین آنها فرشته طاووس یا آنطور که در آیین ایزدی نامیده میشود، ملک طاووس، قیم اراده الهی است. در آیین مسیحیت باستانی طاووس نماد بدمنشی بود بخاطر آنکه گفته میشد گوشت او فاسد نمیشود. ملک طاووس در باور ایزدیها نفس آغازین الهی و از او جدا ناشدنی است و با این ارزیابی آیین ایزدی تکخدایی است.
ایزدیها پنج بار در روز ملک طاووس را عبادت میکنند. نام دیگر او شیطان است که در عربی به فرشته رانده شده از درگاه خدا گفته میشود. همین موجب شده که به ایزدیها انگ اشتباه «شیطانپرست» زده شود. ایزدیها به تناسخ اعتقاد دارند، به این معنی که روح به طور متناوب تا تطهیر کامل در جسم حلول میکند و به این شکل کاربرد دوزخ از بین میرود.
ازدیدگاه سایت ایکنا
الهه اعظم
ایزدیها «ئیزدان» نامیده میشود. آنان این الهه را بسیار قدرتمند میدانند و معتقدند عبادت مستقیم این الهه
ممکن نیست، ئیزدان از نگاه
ایزدیها خالق هستی است، اما نگاهبان هستی نیست. هفت روح مقدس از ئیزدان مشتق میشود که بزرگترین
آن الهه طاووس است. آنان الهه طاووس را بازوی
اجرایی خواستههای مقدس میدانند.
طاووس در اعتقادات سنتی مسیحیان نشان جاودانگی است، زیرا گوشت طاووس فاسد نمیشود. از نگاه ایزدیها الهه طاووس جلوهای از ذات اله است و هرگز از این ذات فاصله نمیگیرد به همین دلیل برخی از تاریخنویسان اعتقادات ایزدی را در زمره اعتقادات توحیدی قرار میدهند. آنان پنج بار در شبانهروز برای الهه طاووس نماز میخوانند.
یکی از اعتقاداتی که سبب میشود ایزدیها شیطانپرست خوانده شوند این است که آنان الهه طاووس را شیطان نیز میخوانند. آنان معتقدند ارواح آنانی که مردهاند می تواند در قالب اجساد دیگر بروز کند.
یکی از اعتقادات ایزدیها این است که روح ایزدی نمیتواند تغییر یابد و تجدید شود به همین منظور ایزدی معتقد است به هیچ وجه نمیتواند پیرو دین و اعتقاد دیگری شود، زیرا این امر نیازمند تجدید و تغییر در روح فرد است به همین دلیل است که ایزدیها با آنکه سالهای متوالی در محل اسکان خود با مشکلات زیادی مواجه هستند هیچگاه از اعتقاداتشان دست برنداشتهاند.
نمونه از سرودهای ایزدیان که از سایت تاریخ فا و جناب مرتضی حماسی برگرفته شده
قول زیبای « درماندگان » ؛ از ایزدیان
کرد های ایزدی ، دارای سرود های مقدسی هستند که به قول یا اقوال شناسا می شوند و به گویش کردی کرمانجی سروده شده اَند . بنا بر سنت شفاهی که میان ایزدیان رایج است ، این اقوال در حقیقت متون شفاهی ایزدیان را تشکیل می دهند . این سرود ها گاهی کوتاه و گاهی بسیار بلند هستند که بلند ترین قول که دارای 141 مصراع است در کتاب کریون بروک بدان پرداخته شده است و کوچک ترین قول دارای 42 مصراع است . (1)
اقوال از چند بند تشکیل می شوند و هر بند از چند مصراع (
معمولا 3 مصراع
( مقفا است .
هر بند نیز دارای قافیۀ مخصوص به خود است و به وسیلۀ قافیه می توان بند ها را از هم جدا
کرد
.
در این جا یکی
از قول های ایزدیان به نام « درماندگان » را خواهیم خواند که به گفتۀ قوال های ایزدی ، در خانۀ کسی که تازه
درگذشته باشد این قول را خطاب
به شخص درگذشته می خوانند . این قول در کتاب کریون بروک ، به عنوان قول 18 ، شماره گذاری شده
است
. (2)
این قول دارای 4 بند است که همراه با ترجمه و آوانویسی ، آن را می خوانیم ...
قول
درماندگان (3)
Qewlê Miskîno Jaro
1 - ای بنی آدم
ای آدم درمانده
hey benî Ademo
miskîno jaro
Ademo
2 - این دنیا مست خانه است
مثل خواب شبانه است
هر روز دلدارِ یک نفر است
ev dinya mestxaneye
wek xewna şevane
herro yara
hênane
3 - کو سلیمانی که حکم می کرد
کو بلقیسی که ناز می کرد
خوش باش ، آن ها هم دنیای خود را ترک کردن
ka Silêmanê hukmdikir
ka Bilqîza nav dikir
tû jî xoş bî, ewan dinya ji xorra
terk dikir
4 - کو سلیمانِ پیغمبران
کو بلقیس با زر های زرد رنگش
خوش باش ، آن ها هم به میان خاک و سنگ رفته اَند
ka Silêmanê pêxemberan
ka Bilqîza bî zêrrê zeran
tu jî xoş bî, ew jî çûn nav ax û
beran
پی
نوشت و آبشخور :
1- این ویژگی ها و نسبت ها در مجموعۀ جدید تر اقوال ایزدی نیز قابل مشاهده است . برای اطلاعات بیشتر بنگرید به :
Kreyenbroek, Philip G. and Jindy
Rashow, Khalil Jindy (2005), God and Sheikh Adi are Perfect; Sacred Poems and
Religious Narratives from the Yezidi Tradition, Wiesbaden, Harrassowitz Verlag
2- برای بنمایۀ این قول ایزدی بنگرید به :
Kreyenbroek, Philip G (1995), Yezidism- Background, Observances and Textual
Tradition, Texts and Studies in Religion, Vol. 62, The Edwin Mellen Press,
Lewiston, New York , pp, 306-309
3- برای آشنایی با ادبیات ایزدی بنگرید به :
مقایسۀ اقوال ایزدی ها با کلامات یارسان در پرتو برخی سروده های ایرانی غربی ، دکتر امید طبیب زاده ، ادب پژوهشی ، شماره بیستم ، تابستان 1391 ، صص 53-74 .
ماشاالله سوری ، سروده های دینی یارسان ، تهران : امیرکبیر ،
( 1344
) .
همچنین بنگرید به این منابع :
Joseph, I
(1909), "Yezidi texts", in: AJSL 25
Bittner, M (1913), Die Heiligen
Bücher der Jeziden Oder Teufelsanbeter (Kurdish und Arabisch), Vienna [=Denkschriften der Kaiserlichen
Akademie der Wissenschaften in Wien, Klasse, Band LV
Furlani, G (1940), The Religion of the Yezidis: Religious Texts of the
yezidis, trsl. J.M. Unvala, Bombay
یزدیان از تصاویر
مهمترین معبد ایزدی ها در لالش در شمال موصل
طاوس فرشته
کیش ایزدیان قدیمیتر از مسیحیت و اسلام است. ایزدیان یکتاپرستند و به وجود شیطان اعتقاد ندارد. در باور ایزدیان "طاوس فرشته" (ملک طاوس) از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ فرشتهای مقرب به درگاه، که پروردگار ایزدیان او را بر فرشتگان هفتگانه ارجح کرده است.
مقدسترین مکان برای ایزدیان "لالش" در شمال عراق است. در این مکان دو "چشمه مقدس" وجود دارد. مقبره شیخ عدی بن مسافر، برترین قدیس در باور ایزدیان هم در لالش قرار دارد. تاریخ دقیق و دلیل تقدس لالش هنوز بهطور کامل بررسی نشده است. در حال حاضر پیشمرگههای کرد از این مکان حفاظت میکنند.
هر سال هزاران زائر ایزدی به لالش میروند. در آنجا مراسم احترام به مقدسات به همراه موسیقی سنتی-مذهبی برگزار میشود. بسیاری از ایزدیان به این مراسم به چشم گردهمایی اعضای "خانواده بزرگ ایزدیان" مینگرند. مراسم یادشده هر سال در ماه اکتبر (پاییز) برگزار میشود.
جمعیت ایزدیان ۸۰۰ هزار نفر برآورد میشود. بیشتر این افراد در شمال عراق زندگی میکنند؛ گروههای کوچکی هم در سوریه، ترکیه، ارمنستان و گرجستان ساکناند. بزرگترین جمعیت ایزدیان در اروپا با حدود ۶۰ هزار عضو ساکن آلمان است. البته در موارد یادشده در هیچ منبعی آمار دقیق وجود ندارد.
بر تن کردن لباسهای خاص در مراسم مختلف، بخشی از رسوم ایزدیان است. تنها میتوان ایزدی به دنیا آمد؛ گرویدن به این دین ممکن نیست. البته برای خود ایزدیان هم ترک دینشان ساده نیست. بسیاری از خانوادههای ایزدی با ازدواج اعضایشان با غیر ایزدیان مخالفت میکنند.
در شهرهایی در آلمان که شمار ایزدیان زیاد است، امکان به خاکسپاری مردگان بر اساس آداب و رسوم ایزدیان وجود دارد. در این قبرستانها قطعه ویژه دفن ایزدیان و اتاقهایی در نظر گرفته شده که ایزدیان در آنها درگذشتگان خود را بنا بر آداب و رسوم خود میشویند و به خاک میسپارند. پیشتر رسم بود که مردگان را برای تدفین به کشور محل تولدشان میبردند.
مطالعه بیشتر
ایزدیان؛ خداپرستانی که مغضوب یک باور غلط هستند
آشنایی با ایزدیان عراق + تصاویر
ایزدی های عراق کیستند/فرقه ایزدی چیست
ایزدیان؛ کهن ترین آیین کردستان چه میگویند؟
ایزدی ها (یزدیدی ها) کیستند؟/ آیا نام ایزدیها برگرفته از نام یزید بن معاویه است؟
ایزدیها در عراق چه کسانی هستند؟
چرا ایزدی ها به شیطانپرستی متهم شده اند؟ / اعتقادات ایزدی ها به کدام دین نزدیک است؟
ایزدیان پیرو کدام دین و ایین اند؟
نام ایزدیها برگرفته از نام یزید بن معاویه است؟
چرا تکفیریهای داعش اقلیت ایزدی را به شیطانپرستی متهم میکنند؟
ایزدیان، و یا به بیان بعضی ها یزیدیان چه کسانی هستند.
ایزدیان، و یا به بیان بعضی ها یزیدیان چه کسانی هستند2.
ایزدیان؛ کهن ترین آیین در هزاره سوم
'مصایب' فراموش شده ایزدیان عراق
منابع
http://www.iranearia.blogfa.com
http://afghanistan.shafaqna.com