ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
اصطلاح « ایزولاسیونیسم یا انزواگرایی» نخستین بار در سال 1823 توسط«جیمز مونروئه» به کار رفت. دکترین وی که بر پایه انزواطلبی استوار بود توانست مرزهای قدرت آمریکا را از سرزمین تعریف شده فراتر ببرد و آنها را به مرزهای جغرافیایی قاره آمریکا تبدیل کند. بر اساس این استراتژی جیمز مونروئه بهترین راه حفظ منافع ملی آمریکا را نداشتن رابطه نزدیک با ملتهای دیگر دانسته و اعلام میکند، هیچ علاقهای به امور بینالملل و امور دیگر کشورها ندارد؛ مگر در صورتی که کشوری بر منافع حیاتی کشورش تاثیر بگذارد. اعلام دکترین «مونرو» به دو دلیل بود: یکی آن که دولت روسیه کشتیهای غیر روسی را از رفت و آمد در کرانههای شمال غربی آمریکای شمالی بازداشته بود و دیگر اینکه ترس از «اتحاد مقدس» دولتهای اروپایی (روسیه، اتریش و پرو) که ممکن بود به کمک اسپانیا بشتابند و کشورهای تازه آزاد شده آمریکای لاتین را بار دیگر زیر فرمان خود درآوردند. بر اساس دکترین مذکور، آمریکا به طور یک جانبه تا زمان جنگ جهانی دوم در امور کشورهای اروپایی خودداری میکرد و حتی در جامعه ملل و دیوان دادگستری بین المللی نیز شرکت نداشت. اصطلاح «کناره خواه» ابتدا بیشتر در مورد کسانی به کار میرفت که با «دخالت خواهان» و هواداران دخالت آمریکا در امور اروپا پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، مخالفت میکردن . این گروه، پس از جنگ نیز در آمریکا فعال بوده و با شرکت آن کشور در سازمان ملل متحد و همچنین با اعطای کمکهای مالی به کشورهای اروپایی، مخالفت می کردند. نکته قابل توجه در مورد سیاست کنارهخواهی این است که در عمل، بیشتر دولتها و قدرتهای کوچک درصدد اتخاذ این سیاست میباشد. امروزه در اثر ارتباط نزدیک اقتصادی و سیاسی در سطح جهان و پراکندگی جغرافیایی و آمیختگی درونی اتحادیهها و پیمانها به ویژه در شرایط وجود سلاحهای هستهای، کناره گیری اهمیت خود را از دست داده و تقریباً ناممکن گردیده است.
منبع: http://prclass86.blogfa.com/cat-6.aspx
سلام
به نظر من هم یک ایدئولوژی اگر صادر نشود از درون می پوسد.
زمانی چینی ها 18 هزار ناوگان در آفریقای شرقی داشتند. بعد امپراتور گفت ما باید تنها در کشور خود باشیم.
به جای این که چین جهان را کشف کند. دیگران آمدند چین را کشف کرده و آن را مستعمره ی خود ساختند.
شاید فلسفه ی امر به معروف همین باشد.
راستی بابت لینک ها ممنون