به بیان ساده تر حکومت های اتوریته به آن دسته از حکومت های دیکتاتوری اطلاق می شود که گروهی به نام یک حزب سیاسی مانند حزب بعث عراق، یا یک دار و دسته نظامی نظیر حکومت ژنرال ها در آرژانتین و حکومت سرهنگان در یونان، آزادی های فردی و حقوق اجتماعی مردم را از میان برده و به شیوه استبدادی بر آنها فرمانروایی می کنند
ادامه مطلب ...جهان وطنی )به( انگلیسی: Cosmopilitanism یا جهانمیهنی، مفهومی است که باور به متعلق بودن به تمام جهان و مردم آن و عدم وابستگیهای قومی-ملی و در کل، باور به اینکه جهان، میهن مشترک تمامی مردم است.
یا :
طریقه ایست از زندگی که افکار و احساسات و کمال مطلوب و عقاید ملل و اقوام را هم علاوه بر ایده آلهای ملی خود محترم شمرده و سعی می کنند آنها را با حسن تفاهم درک کنند .
ادامه مطلب ...
نام فلسفه ای است سیاسی که در قرن ۱۹ به وسیله گروهی از لیبرال های انگلیسی رقم زده شد ، شاید این فلسفه را بتوانفایده گرایی دانست .
بنابراین فلسفه : هر گونه رفتار و کردار آدمی در صورتی نیک و پسندیده است که این کردار و یا رفتار ، حداکثر خوبی و فایده را برایاکثریت جامعه در پی داشته باشد .این جماعت اعتقاد دارند که انسان تحت تسلط دو عامل است :یکی لذت و دیگری درد و باید کوشش نمود که از درد دوری نمودهو دست به اعمالی زد که به کسب لذت بیانجامد ، البته مفهوم ، این مطلب از لذات ، شهوت رانی و هرزگی و نمونه آن نیست بلکه فاکتور هایی است که لذت و خوشبختی حداکثر جامعه رافراهم نماید .
از معروف ترین پیشوایان این مکتب باید از جرمی بنتهام . جیمز میل . جان استوارت میل . دیود ریکاردو ...نام برد.
ادامه مطلب ...پادشاهی یا سلطنت (به انگلیسی :Royalisme- Monarchy)شکلیاست از نظام حکومتی که در آن فردی به عنوان رئیس کشور به نام پادشاه یا ملکه دارد. این عنوان معنای خاص نمادی دارد. هگل ایرانزمین را نخستین دولت شاهنشاهی مینامد.[۱]
مشروعیت پادشاه با توجه به معنای خاص دینی و نمادی مقامش ممکن است منزلت «پدر» ملت را به او بدهد.
ادامه مطلب ...انسانگرایی ) اومانیسم) (بهانگلیسی: Humanism ) رویکرد تمرکز بر تواناییها و دغدغههای انسان؛ در آزمایشهای تجربی، مطالعات اجتماعی، پژوهشهای فلسفی و خلق آثار هنری است.
واژه Humanism (با H بزرگ) نهضت فرهنگی فکری است که در خلال دوران تجدید حیات فرهنگی (رنسانس) به دنبال ایجاد رغبت و تمایل جدید نسبت به آثار برجستهٔ یونانی و رومی پدید آمدهاست. این واژه از واژهٔ لاتینی Humus به معنی خاک یا زمین اخذ شدهاست.
ادامه مطلب ...
اپورچونیسم یا اپورتونیسم بمعنی مسلک ابن الوقت بودن و بسرعت بر حسب تغییر اوضاع سیاسی یا تغییر رژیم یا زمامدار بنا بنفع شخصی تغییر عقیده دادن را گویند. این اصطلاح بیشتر در فلسفه کمونیسم و از طرف نویسندگان و فلاسفه کمونیست در مورد طبقات متوسط (برژواها) بخصوص در نیمه اول قرن بیستم زیاد بکار رفته و آنرا از خصائص افراد طبقه متوسط میشمارند که بزودی همراه تغییر اوضاع سیاسی تغییر رنگ سیاسی میدهند و به اصطلاح فارسی از هر طرف که با وزد گندم خود را باد می دیدهند.
ادامه مطلب ...
نژادپرستی(Racism) تفکر برتر دانستن یک نژاد بر نژاد(های) دیگر است.
در کتاب «فرهنگ سیاسی» داریوش آشوری
برای
نژادپرستی تحت نام «نژادگرایی» چنین تعریفی آورده شده: نژادگرایی نظریهای است که میان نژاد و پدیدههای غیر زیست شناسی مانند دین، آداب، زبان و... رابطه ایجاد کرده
برخی نژادها را برتر از دیگر نژادهای بشری
میشمارد.
در این نظریه برتری نژادی مستقل از شرایط محیطی و اجتماعی رشد افراد عمل کرده و دست تقدیر برخی نژادهای بشر را برتر و برخی
دیگر را کهتر گردانیدهاست.
ریشههای
نژادپرستی در عصر جدید به نظریات کنت دوگوبینو نویسنده فرانسوی میرسد که آن را در ۱۸۵۳ منتشر نمود. در قرن
بیستم بزرگترین حامی نژادگرایی هاستن استوارت چیمبرلین نویسنده آلمانی انگلیسی تبار بود
پارلمان ممکن است از چند مجلس تشکیل شده باشد اما اکثرا، تک مجلسی و یا دومجلسی می باشد، هر چند مدلهای پیچیده تری نیز وجود داشته یا همچنان وجود دارند. نخست وزیر هر ملت تقریبا همیشه رهبر حزب اکثریت در مجلس پایین تر می باشد، اما اعضای مجلس در هر زمان و به هر دلیلی، با رای عدم اعتماد می توانند وی را برکنار کنند
ادامه مطلب ...اصطلاحی است که به معنای حکومت مردم عوام وبازاری که غالبا درخلال بحرانها و تحولات وانقلابات وشورشهابه نحو موقت ودرمدتی محدود بروز می نماید.درچنین حالتهایی اداره امور جامعه به دست اوباش و مردم عامی افتاده وجماعتی برای وصول به هدفهای خودبا خشونت وارد عمل می شوند.موبوکراسی به ازدحام مردم غیرمتشکل,بی نظم وغوغاطلب ونیز سپردن کارها به دست مردمان حقیر,بی اطلاع ونالایق نیز اطلاق می شود.
ادامه مطلب ...
دُگماتیسم یا جزمگرایی عبارت است از طرز تفکر غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی، که بر مبنای دگمهای روایت شده، یعنی نظرات، براهین و اعتقادات استوار است، دگمها را بمثابه حقایق همیشه همان و همه جا معتبر تلقی میکند، بدون این که آنها را در شرایط تاریخیِ مشخص موجود مورد آزمون و آزمایش قرار دهد، بدون این که بر مبنای معارف جدید و تجارب عملی جدید به کنترل محتوای حقیقت آنها و ارزش معرفتی آنها بپردازد.[۱]
نظامیگری یا میلیتاریسم یک ایدئولوژی است که معتقد است توان ارتشی سرچشمه و منبع همه امنیتهاست. نظامیگری در ملایمترین شکل خود به این گزاره باور دارد که «آشتی از راه توانمندی نظامی» میسر میشود و آمادگی نظامی بهترین یا تنها راه دستیابی به صلح است
ادامه مطلب ...پراگماتیسم (مذهب اصالت عمل)، اصالت عمل نامی تازه برای برخی طرق اندیشیدن، مطالعات همگانی در فلسفه [Prognatism, a New Name for some Old Ways of Thinking: Popular Lectures on Philosphy] این کتاب، که در 1907 انتشار یافت، مجموعهای از سخنرانیهایی است که ویلیام جیمز (1) (1842-1910)، فیلسوف امریکایی، در 1906-1907 ایراد کرده است.(پراگماتیسم از کلمه یونانی «پراگما» (2) به معنای عمل است، و کلمهای است که نخستین بار چارلز پیرس (3) انگلیسی در مقاله معروفش با عنوان چگونه میتوان افکار خود را روشن ساخت، به کار برده است.
ادامه مطلب ...آرمانشهر در زبانهای غربی utopia برای نخستین بار توسط توماس مور در سال ۱۵۱۶ در کتابی به همان عنوان بکار گرفته شد. پیشتر مفهومهای مشابهی از این واژه در آرای فلاسفه یونان باستان (افلاطون و ارسطو) عرضه شده و در فلسفهٔ اسلامی از آن به عنوان «مدینه فاضله» یاد شده است
ادامه مطلب ...اگزیستانسیالیسم (Existentialism) جریانی فلسفی و ادبی است که پایه آن بر آزادی فردی، مسئولیت و نیز نسبیتگرایی است. از دیدگاه اگزیستانسیالیستی، هر انسان، وجودی یگانهاست که خودش روشن کننده سرنوشت خویش است.اگزیستانسیالیسم از واژهٔ اگزیستانس به معنای وجود بر گرفته میشود. سورن کییرکگارد را نخستین اگزیستانسیالیست مینامند، میان «اگزیستانسیالیسم بیخدایی» و «اگزیستانسیالیسم مسیحی» تفاوت هست. از میان شناخته شدهترین اگزیستانسیالیستهای مسیحی میتوان از سورن کییرکگارد، گابریل مارسل، و کارل یاسپرس نام برد.
ادامه مطلب ...فردگرایی (به انگلیسی individualism ) می توان فردگرایی را جهان بینی تصور کرد که فرد در مرکز آن قرار دارد _ اهدافِ فردی، ویژگی های منحصر به فرد، فرمان راندن بر خویشتن، کنترلِ شخصی و بی تفاوتی به مسائلِ پیرامون از خصوصیاتِ این نوع جهان بینی ست. جمع گرایی را نیز می توان وجودِ یک سری تعهد های گروهی و متقابل میان اعضای گروه بدانیم که افراد موظف به اجرای آنها هستند. [۱]
ادامه مطلب ...دسپوتیسم یا خدایگان سالاری از واژه ی دسپوتس که در زبان یونانی به معنای ارباب و خداوندگار است گرفته شده مراد از آن اقتداری است ک هیچ حد قانونی و سنتی ندارد و خود سرانه به کار برده میشود. دسپوتیسم اغلب معنای بد دارد و برابر با استبداد بی بندو بار است اما گاه از دسپوتیسم روشنفکرانه نیز سخن می رود که مراد از آن آنگونه حکومت آرمانی است که افلاطون و نیز برخی از اندیشه گران روزگار نو خواهان آن بوده اند . دراین نوع حکومت قدرت مطلق میباید در دست رهبر روشن روانی قرار گیرد و مردم با ایده های فلسفی خود جامعه را در جهت خیرو سعادت راهنمایی کند!
ادامه مطلب ...
عقیده بخویشتن پرستی و خود خواهی و اینکه اصل حیات در توجه بنفس خویشتن است. در میان فلاسفه کسیکه این فلسفه را بیشتر پرورده و توجیه نموده ما کیاولی ایتالیائی است (اواخر قرن 15 و اوایل قرن 16) و آنرا مبنا و پایه فلسفه معروف خود موسوم به فلسفه استبداد جدید قرار داده است و آنرا اگوئیسم اونیورسل (اگوئیسم جهانی ) universal egoism مینامند وی کلیه مسائلی را که در باب خط مشی سیاسی ذکر می کند بر پایه این فرضیه قرار میدهند که طبیعت انسان در همه جا و همه زمان اساس خود خواه است لذا انگیزه اگئیستیک یعنی مبنی بر خود خواهی و خود پرستی باشد .
ادامه مطلب ...
هاینتس پپرله برگردان شین میم شین
• ترادیسیونالیسم ـ بطور کلی ـ یعنی چسبیدن به میراث گذشتگان، به آنچه که عادی و مرسوم است، سنتی است. و پر بها دادن به آن در مقابل هر چیز نو و تغییر یابنده در تاریخ، فرهنگ، سیاست، اخلاق و مذهب.